فهرست مطالب سایت

ظهرهای ماه رمضان 97 - جلسه 14

موضوع : موانع رسیدن به حَسنات
تاریخ انتشار : 20 شهریور 1399


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجدحضرت امیر(ع)



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ
بحثی را که داشتیم در بیان موانع رسیدن به حسنات بود. در این موانع از آفات زبان، بحث افشاء سر را دنبال می‌کردیم. از دیدگاه شریعت اسلام، گاهی افشاء سر را با عنوان خیانت بیان کرده‌اند. گفته‌اند افشاء سر، خیانت است. گاهی در بیان معصوم، آن را پیمان‌شکنی و نقض پیمان می‌دانند. گاهی هم در مذمت افشاء سر گفته‌اند که کار بیگانگان است.
برای اینکه این بیگانگان را معرفی کنم این مسأله را مطرح کردیم که دین مبین اسلام، جامعه اسلامی را با هم برادر معرفی کرده است تحت عنوان «اصل اخوت». این اصل اخوت، عالی‌ترین جلوه ایمان است: (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ). یعنی بالاترین جلوه عملی ایمان، این است که اجزاء جامعه در کنار هم برادر باشند. وقتی این اصل را اعلام کرد مترتب بر این اصل، آثار حقوقی شرعی را لازم کرده است. این آثار حقوقی شرعی در دو شکل و تیپ، ظهور و بروز دارند:
1. اجزاء جامعه نسبت به هم مسؤولیت دارند؛ چون برادر هستند.
2. اجزاء جامعه از یکدیگر مصونیت دارند؛ چون با هم برادر هستند.
بنابراین نه می‌توانیم بی تفاوتِ به جامعه اسلامی باشیم که اگر چنین بودیم مسلمان نیستیم و نه می‌توانیم منشأ درد و رنج جامعه اسلامی باشیم که اگر منشأ درد و رنج و ایذاء بودیم یکی از مصادیق بیگانه خواهیم بود. خواهیم گفت بیگانگان چه کسانی هستند. می‌فرمایند: کسی که در جامعه اسلامی افشاء سر می‌کند از این اصل اخوت و حدود ایمان خارج است.
اینکه اجزاء جامعه اسلامی نسبت به هم مسؤولیت دارند روایت دارد: مَا عُبِدَ اللهُ بِشَيْ‏ءٍ أَفْضَلَ مِنْ أَدَاءِ حَقِّ الْمُؤْمِنِ یعنی: خداوند با چیزی بالاتر از ادای حق مؤمن پرستیده نشده است. ما تا می‌گوییم عبادت، اولین چیزی که به ذهن می‌رسد نماز است. بعد فکر می‌کنیم که هیچ مسؤولیت دیگری وجود ندارد. عبادت نماز، یک تکلیف فردی است؛ اما در اسلام، همین نماز فردی را که شما می‌توانید در خانه بخوانید و خداوند هم از عهده شما ساقط می‌کند، در سطح جماعت آورده است. می‌گوید به جماعت بخوانید. وقتی به جماعت می‌خوانید در واقع فضیلتش چند برابر می‌شود. این حکایت از این معنا می‌کند که اسلام به آداب اجتماعی اهمیت بیشتری می‌دهد. اصلاً تفکر اسلام این است که اجتماع واحد درست کند. متأسفانه جامعه ما از اسلام اجتماعی، بسیار دور است. آنچه که اسلام در سطح جامعه می‌خواهد این است. ما توقعات اسلام را نمی‌دانیم چیست. می‌بینید که در مورد همین عبادت فردی فرموده است که اگر آن را به جماعت انجام دهید و جماعت شما بیش از ده نفر شود هیچکس نمی‌تواند ثواب آن را احصاء کند. این به خاطر این است که اجتماع، امر مهمی است؛ خصوصاً اگر این اجتماع تبدیل به امت یعنی یک پیکره واحد شود به واسطه آن اصل اخوتی که بیان کرده بود. اسلام می‌فرماید نسبت به یکدیگر مسؤولیت دارد و آن مسؤولیت این است که ادای حق مؤمن، برترین عبادت اجتماعی است. خداوند به چیزی بالاتر از این پرستیده نشده است.
ببینید در باب تعامل با دیگران چه چیزی فرموده‌اند: مَنْ أَكْرَمَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ بِكَلِمَةٍ يُلْطِفُهُ بِهَا وَ فَرَّجَ عَنْهُ كُرْبَتَهُ، لَمْ يَزَلْ فِي ظِلِّ اللهِ الْمَمْدُودِ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ مَا كَانَ فِي ذلِكَ یعنی: اگر کسی غمی دیده است و شما با زبانت می‌گویی من تسلیت می‌گویم و در غم تو شریک هستم، مادامی که خداوند خداوند است، شما تحت رحت او هستید. چرا؟ به برادر مسلمانت درست خطاب کرده‌ای و یک کلمه ملاطفت‌آمیز گفته‌ای. گفته‌ای خدا صبرت دهد. إن شاء الله با انبیاء محشور شوی.
امام صادق علیه السلام فرموده است: لَقَضَاءُ حَاجَةِ امْرِئٍ مُؤْمِنٍ أَحَبُّ إِلَى اللهِ مِنْ عِشْرِينَ حَجَّةً كُلُّ حَجَّةٍ يُنْفِقُ فِيهَا صَاحِبُهَا مِائَةَ أَلْفٍ یعنی: برآورده کردن یک حاجت برادر مسلمان؛ مثلاً سبب شوی که یک جهیزیه بدهند و یا یک اشتغال‌زایی صورت بگیرد و یا یک ازدواج صورت بگیرد؛ برآوردن نیاز مؤمن از بیست حج که در آن حج، صدهزار درهم و دینار خرج کرده باشد باارزش‌تر است. آنچه که ما گفتیم که اشتغال‌زایی و جهیزیه‌، کارهای سطح بالا است. اگر یک کار عادی هم انجام دهید همین را به شما می‌دهند.
این برای زمانی است که شما کار را انجام دهید. اما گاهی اوقات هست که شما می‌خواهید کاری را انجام دهید؛ ولی نمی‌شود. تلاشتان را کرده‌اید. آبرویتان را خرج کرده‌اید که اصلاح ذات البین بشود؛ ولی نشده است. آنجا چطور؟ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَتَرِدُ عَلَيْهِ الْحَاجَةُ لِأَخِيهِ فَلَا تَكُونُ عِنْدَهُ فَيَهْتَمُّ بِهَا قَلْبُهُ فَيُدْخِلُهُ اللهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِهَمِّهِ الْجَنَّةَ یعنی: یک برادر مؤمنی نزد شما می‌آید. می‌گوید فلان حاجت من را برآورده کن. شما نمی‌توانید این کار را بکنید. از عهده‌اش بر نمی‌آیید؛ ولی قلباً دلتان می‌خواهد این کار انجام شود. دلتان می‌خواهد اصلاح ذات البین شود؛ ولی نمی‌شود. دلتان می‌خواهد مشکل برادر دینی‌تان را حل کنید؛ ولی نمی-شود. از دست شما بر نمی‌آید. چنین گشایشی در کار خودتان هم وجود ندارد و مردم هم حرفت را نمی-خرند. ولی قلباً دلتان می‌خواهد این کار اتفاق بیفتد. خداوند به خاطر همین اهتمام و نیت قلبی که داری، تو را وارد بهشت می‌کند.
افراد اجتماع باید نسبت به هم مسؤولیت داشته باشند. اینطور نیست که هر کسی هر بلایی بر سرش آمد من بی مسؤولیت باشم. دولتمردان کارشان را نمی‌کنند؟ خودشان می‌دانند. باید یک روزی پاسخ بدهند؛ اما اینکه آن‌ها کارشان را انجام نمی‌دهند باعث می‌شود من هم مسؤولیت نداشته باشم؟ اینطور نیست. اصلاً و ابداً اینطور نیست.
ممکن است شما از راه بیفتید که این کار را انجام بدهید؛ ولی هنوز انجام نداده‌اید. هنوز اصلاً کاری نکرده‌اید. می‌گویید: چشم. من این کار را انجام می‌دهم. تلفن را بر می‌دارید که به دو سه نفر زنگ بزنید. فرموده‌اند: مَشْيُ الْمُسْلِمِ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُسْلِمِ خَيْرٌ مِنْ سَبْعِينَ طَوَافاً بِالْبَيْتِ یعنی: همین تلفنی که می‌زنید که آیا کار درست بشود یا نشود، نزد خداوند از هفتاد طواف دور کعبه برتر است. این برای این است که جامعه نسبت به هم مسؤولیت داشته باشند.
اصل اخوت، یک اصل قرآن است. اگر بخواهیم به قرآن عمل کنیم در قرآن فقط نماز نیامده است. در قرآن فقط حجاب نیامده است. در قرآن فقط ربا نیامده است. در قرآن، اصل اخوت هم آمده است. این اصل اخوت در جامعه ما اصل بسیار سنگینی است. بسیاری از گره‌هایی که در کار ما وجود دارد به خاطر رعایت نکردن همین اصول است. می‌گوید: من تا جایی که توانسته‌ام درآمدم حلال بوده است. خمسش را هم داده‌ام. زیرِ دست عالم هم بوده‌ام. زنم هم حجاب دارد. حج هم می‌رویم. روزه هم می‌گیریم؛ اما نمی-دانم چرا در زندگیم گره هست. کاسه چه کنم به دست دارم. همه چیز درست است؛ ولی گره هست. خودت می‌گویی همه کارها را انجام داده‌ای؛ ولی شما همه کارها را انجام نداده‌ای. آن چیزی را که به آن اهمیت می‌داده‌ای را انجام داده‌ای؛ نه آن چیزی را که دین به آن اهمیت می‌داده است.
اینکه می‌گوییم برادر ایمانی، به خاطر تلقیِ راحت‌تر است؛ وگرنه چه زن باشد و چه مرد، فرقی نمی‌کند. عرض کردم پیامبر ما حضرت ختمی‌مرتبت فرموده است: مؤمن بر مؤمن سی حق دارد. یک باید این سی حق را نسبت به جامعه اسلامی ادا کرد یا باید برائت ذمه گرفت و رفت و حلالیت طلبید.‌ بگویید ببخشید که این حق را ادا نکردم. مردم ما که اصلاً بی خیال هستند. عموم مردم که هیچ وصیتی نمی‌نویسند. آن‌هایی هم که وصیت می‌نویسند همه بدهی‌ها را نمی‌نویسند. به زید و بکر و عمر می‌نویسند که بدهکار هستند؛ اما نمی‌نویسند که به همسرشان بدهکار هستند. مهریه، بدهی است. من بسیاری از وصیت‌نامه‌ها را خوانده‌ام. در هیچ کدامش بحث مهریه مطرح نیست. این برای متدینین است. مهریه، یک بدهی است برادرها. به بسیاری از امور اصلاً توجه نداریم. یا باید از همسرتان رضایت طلبیده باشید و یا باید ادا کرده باشید. این‌ها کار سختی است. این‌ها مؤلفه‌های مهمی در تدین است.
ما فقط امت نمازخوان هستیم. نماز بسیار مهم است؛ ولی وقتی ثمره‌اش حاصل نمی‌شود معلوم می‌شود که نماز ما نماز نیست. این نمازی که ما می‌خوانیم ثمره‌اش این است که اگر دست خیس به هم زدیم نجس نشده باشیم؛ همین. باید اثر هر چیزی از آن چیزی به دست بیاید. مثل این است که ماشین درست کنند. اثر ماشین چیست؟ راه رفتن. ماشینی که راه نرود را می‌گویند ماشین است؟ شما چقدر بابت آن پول می‌دهید؟ حتی اگر بنز باشد و 2018 باشد نمی‌دهید. می‌گویید گاری، بهتر از این است. گاری راه می‌رود؛ ولی این راه نمی‌رود. چه توقعی دارید؟ نمازی که اثرش حاصل نمی‌شود را چرا خدا باید بخرد؟ چرا باید خدا نمازی را که اثر نماز بر آن مترتب نیست از من و شما بخرد؟ ما پایین‌ترین مرتبه عقل را داریم. خداوند خالق عقل است. نمی‌توان به او گفت عاقل. او عقل را خلق کرده است. من و شما ماشین بنزی که 2018 باشد ولی راه نرود را نمی‌خریم. خدایی که همه کارهایش بر اساس حکمت است چرا باید نمازی را که اثر ندارد بخرد؟ فهمیدید کجای کار ما گره و گیر دارد؟
عین خیالمان هم نیست. روزها می‌رود. کسی باورش می‌شود که امروز روز بیست و چهارم رمضان باشد؟ این از عذاب‌های آخر الزمان است. امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: از بی‌برکتی آخر الزمان این است که سال، اندازه ماه سرعت دارد. ماه اندازه هفته سرعت دارد و هفته به اندازه روز سرعت دارد و روز به اندازه ساعت سرعت دارد. همین دیروز بود که گفتند سال جدید شروع شده است. الان در پایان برج سوم هستیم. به سرعت آغاز نود و هشت را هم اعلام می‌کنند. همه چیز بی برکت شده است.
پیامبر فرموده‌اند شما یا آن سی حق را انجام می‌دهید و یا حلالیت می‌طلبید. ما که نمی‌دانیم آن حقوق چیست. کسی هم نمی‌پرسد آن حقوق چیست. حُسنش در همین است که کسی نمی‌پرسد. پیامبر فرموده‌اند: در روز قیامت برادر مسلمانت را می‌آورند و او از تو شکایت می‌کند و می‌گوید که حق و حقوقش را نداده‌ای. پیغمبر می‌فرماید: خداوند محاکمه تشکیل می‌دهد. به آن شخص می‌گوید چه کنیم؟ این شخص هم می‌گوید یا از اعمال حسنه او به من بدهید یا از اعمال سیئه من به او بدهید. ادای حق تا اینجا مهم است و ما اصلاً به فکرش نیستیم.
امام صادق علیه السلام فرموده‌اند: إِنَّ مِنْ حَقِّ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ الْمَوَدَّةَ لَهُ فِي صَدْرِهِ یعنی: حق مؤمن بر مؤمن این است که قلباً او را دوست داشته باشد، نه از روی تزویر یا از باب اینکه او استاندار است و یا آدم معتبر اجتماعی است و یا پولدار است. فقط به خاطر اینکه مؤمن است؛ اگرچه کارگر باشد و از نظر رتبه اجتماعی پایین باشد. (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقاكُمْ). معمولاً بر عکس است. ما رتبه‌های اجتماعی بالا را دوست داریم اگرچه اهل ایمان نباشند. خودمان برای او یک ایمان درست می‌کنیم. این برعکس آن چیزی است که خداوند فرموده است.
مورد بعدی که حضرت مطرح فرموده‌اند بسیار سخت‌تر است: وَ الْمُوَاسَاةَ لَهُ فِي مَالِهِ یعنی: مواسات در مال. در این مورد هم یک قدری باید بفهمیم کجای کار هستیم. امیر المؤمنین علی علیه السلام فرموده است: شیعیان من را در دو چیز امتحان کنید. اگر می‌خواهید بفهمید کسی شیعه است یا نه به دو چیزش نگاه کنید. اولاً ببینید مراقب نمازش هست یا نیست. دیگر اینکه ببینید اهل مواسات هست یا نیست. معلوم می‌شود مساوات، امر مهمی است. یکی از علام تشیع است. ما هم که بی مهابا می‌گوییم ما شیعه علی هستیم. چه کسی گفته است؟ هر چه خوبان همه دارند ما به تنهایی داریم. در کتاب‌های راجع به شیعه زیاد نوشته‌اند. ما هم که می‌گوییم شیعه هستیم. چه کسی چنین حرفی زده است. صاحب مکتب تشیع یعنی امیر المؤمنین می‌فرماید: شیعیان دو نشانه دارند؛ یکی مراقبت بر نماز و یکی هم مواسات در مال.
مواسات چیست؟ موسی ابن جعفر امام هفتم ما فرموده است: مواسات در مال یعنی دِرهَمٌ لَکَ وَ دِرهَمٌ لَهُ یعنی: یک درهم برای برادر ایمانی و یک درهم برای تو. یک لباس برای او و یک لباس برای تو، نه اینکه یک پرادو برای تو و یک گاری برای او. این حق را به ما نداده‌اند. سرمایه‌داری در اسلام، آزاد است. هیچ کس در این مسأله حرفی ندارد؛ ولی سرمایه اندوختن در اسلام آزاد نیست. هیچ کس این حرف را نزده است. هر چقدر می‌خواهید از حلال در بیاورید و در آن اشکالی نیست. اما به شما اجازه سرمایه اندوختن را نمی‌دهند. با همین ادای حق مؤمن اجازه‌اش را نداده‌اند. مواسات، امر مهمی است برادرها. اگر می‌خواهید بگویید من شیعه علی هستیم کمد را وسط بریزید و یک کت و شلوار برای خودتان بردارید و یکی برای برادر اهل ایمان. مردم که می‌خواهند انفاق کنند زیبا انفاق می‌کنند. تاریخ‌گذشته‌ها را می-بخشند. فرشی را که دیگر هیچ استفاده‌ای در خانه ندارد و حتی در راهرو نمی‌شود انداخت، دلش نمی‌آید دور بریزد و می‌گوید: بدهید به مسجد محل. این انفاق برخی از افراد جامعه اسلامی است.
یک لباس برای خودت و یکی مانند همان برای برادر ایمانی. چه کسی اینطور است؟ هر کسی اینطور باشد من دستش را می‌بوسم و به او التماس دعا می‌گویم. قدیس ما همان شخص است. او است که باید جلو بیاید و همه ما پشت سر او باشیم. او بهترین بنده است. خدا را به برترین چیز می‌پرستد؛ وگرنه هم ما نماز می‌خوانیم و هم آن‌هایی که علی را قبول ندارند. هر دو نماز می‌خوانند. در این حد که با هم مشترک هستیم. این امور است که خارق است.
راه رفتنِ ما و حرکت ما و تلفن ما که انجام وظیفه و مسؤولیت آحاد جامعه نسبت به یکدیگر است به اندازه هفتاد طواف، ثواب دارد. پس جامعه نسبت به یکدیگر اخوت دارند و در نتیجه آن، نسبت به هم مسؤولیت دارند. همچنین از یکدیگر مصونیت هم دارند. من حق ایذاء جامعه را ندارم. این مصونیت را در جلسه بعد توضیح می‌دهم.
فرمود: افشاء سر، کار بیگانگان است. مراد از بیگانگان یهودی‌ها و اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها نیستند که در نتیجه دین و محدوه جغرافیایی، بیگانه حساب شده باشند. آن‌ها که اصلاً جزء ما نبوده‌اند که سر ما را بدانند. آن بیگانه‌ای که سر ما را می‌داند به ما چسبیده است که از سر من خبر دارد. وقتی سر من را افشاء کرد دیگر مسلمان و مؤمن نیست. بیگانه است.
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ عَلَيْكَ مِنِّي سَلَامُ اللهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ لَا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُم السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَى أَولَادِ الحُسَینِ وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْنِ يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَ اللهِ».





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده