فهرست مطالب سایت

بررسی شبهه عدم دلالت لفظ مولا بر امامت و ولایت بر مردم

موضوع : پندارها و پاسخ‌ها
تاریخ انتشار : 25 تیر 1401



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

شبهات غدیر خم؛
بررسی شبهه عدم دلالت لفظ مولا بر امامت و ولایت بر مردم

بعد از آنکه دشمنان غدیر، نتوانستند اصل این واقعه را با وجود ادله بیشمار و روایات و گزارشات تاریخی فراوان، انکار کنند، سعی کردند آن را بی اهمیت جلوه دهند و این واقعه را به عنوان اعلام دوستی پیامبر با امیرالمؤمنین علیه السلام مطرح کنند! و مدعی شدند که در متن حدیث لفظی که بر ولایت و جانشینی آنحضرت از پیامبر بکند، وجود ندارد و لفظ «مولا» نیز به معنای دوست است نه صاحب اختیار و ولایت بر مردم.!
در جواب این شبهه ابتدا بایدگفت: در متن منقول از حدیث غدیر در منابع اهل سنت چند نوع تعبیر وجود دارد:
1. «اولی من انفسکم»، ابن حجر عسقلانی از علمای متعصب اهل سنت در کتاب خود چنین روایت می کند:« پیامبر خدا در غدیر خم زیر درختی حضور داشتند و دست علی (علیه السلام را گرفته بودند و فرمودند:«أَلَسْتُمْ تَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أَوْلَى بِكُمْ من أنفسكم وأن الله تعالى وَرَسُولَهُ أَوْلِيَاؤُكُمْ؟فَقَالُوا: بَلَى. قَالَ: "فَمَنْ كَانَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مَوْلَاهُ فَإِنَّ هَذَا مَوْلَاهُ.»آیا شما شهادت می دهید که خدا و رسولش از خود شما بر شما اولی هستند؟ و خدا و رسولش اولیاء (صاحبان حق تصرف بر) شما هستند؟ گفتند بله! پس فرمودند هر کس من مولا و صاحب اختیار او هستم این شخص(علی علیه السلام) نیز مولای اوست.(1) در این روایت کاملا مشخص است که معنای مولا، اولویت به تصرف است.
2. «اولی بکل مؤمن من نفسه» احمد بن حنبل در کتاب خود از زید بن ارقم نقل میکند که می گوید:همراه پیامبر در غدیر خم پیاده شدیم و نماز جماعت خواندیم و پیامبر خطبه خواند و فرمود:« أَلَسْتُمْ تَعْلَمُونَ، أَوْ أَلَسْتُمْ تَشْهَدُونَ، أَنِّي أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ؟ " قَالُوا: بَلَى، قَالَ: " فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ، فَإِنَّ عَلِيًّا مَوْلَاهُ- آیا می دانید یا آیا شهادت می دهید که من بر هر مؤمنی از جان خودش بر او اولی به تصرف هستم؟گفتند بله. پس فرمود هر کس من مولای اویم علی نیز مولای اوست.(2) در این روایت نیز مشخص است منظور از «مولا» یعنی دارا بودن حق تصرف که همان ولایت است.
3. «ولیّ هر مؤمن» نسائی از بزرگان اهل سنت از زید بن ارقم نقل می کندکه پیامبر در روز غدیر فرمودند:« إِنَّ اللهَ مَوْلَايَ، وَأَنَا وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ» ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ فَقَالَ: «مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ، فَهَذَا وَلِيُّهُ،- خدا مولای من است و من نیز ولیّ هر مؤمنی. سپس دست علی(علیه السلام) را گرفت و فرمود:هر کس من ولیّ اویم پس این نیز ولیّ اوست.»(3) و تعابیر شبیه به آن که در کتب روایی اهل سنت به صورت متواتر و فراوان نقل شده است.
اما حال ببینیم معنای «اولی بتصرف»، «مولا» و «ولی» در لغت عرب و در آیات قرآن و همچنین استعمال محدثان اهل سنت به چه معناست: 1- این سه الفاظ در لغت عرب از ریشه «ولی» به معنای: «سلطنت و حاکمیت و ولایت است. کما اینکه زبیدی لغت شناس مشهور می گوید: «الولي، في أسماء الله تعالى: هو الناصر، و قيل:المتولي لأمور العالم القائم بها. و أيضا الوالي: و هو مالك الأشياء جميعها المتصرف فيها.- ولی در اسمامی خدا به معنای یاریگر است. و برخی گفته اند به معنای صاحب اختیار امور عالم است. و همچنین والی به معنای مالک اشیاء که در آنها حق تصرف دارد.(4).
ابن منظور دیگر لغت شناس بزرگ می گوید: «الوِلایة، بالکسر، السلطان. – ولایت به معنی سلطنت و حکومت است. (5) ابن اثیر نیز گفته است: «و كأن الولاية تشعر بالتدبير و القدرة و الفعل‏- و ولایت داشتن یعنی تدبیر امور دیگری را عهده دار بودن و صاحب قدرت و عقل بودن است(6)
در آیات قرآن نیز به معنای ولایت و سلطنت بر دیگران داشتن، آمده است کما اینکه راغب در مورد آیاتی همانند«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» «بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذينَ آمَنُوا» «وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلى‏» و آیات شبیه به آنها می گوید: «الْوِلَايَةُ: تَوَلِّي الأمر. و الولي و المولى يستعملان في ذلك كل واحد منهما – ولایت به معنای عهده دار شدن امر دیگران است. و کلمه ولی و مولی هر دو به این معنا هستند. همانگونه که در این آیات به این معنا آمده است. (7)
طبری در تفسیر خود در ذیل آیه «مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِي مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ- می گوید «قال الكلبي: يعني أولى بكم، و هو قول الزجاج و الفراء و أبي عبيدة. چهار نفر از بزرگان لغت و ادب عربی گفته اند اینجا مولی به معنای «اولی به شماست» یعنی صاحب شماست و بر شما سلطنت دارد.(8) و جالب است چون این معنا دقیقا همان معنای حدیث غدیر است لذا طبری در قول این چهار نفر خدشه می کند.! همچنین ابوحیان از مفسرین اهل سنت در ذیل آیه شریفه«قُلْ لَنْ يُصيبَنا إِلاَّ ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا» می گوید:«قال الكلبي: أولى بنا من أنفسنا في الموت و الحياه- مولا به معنای اولیت در تصرف است دراینکه حیات و مرگ ما دست خداست.(9)
در میان محدثین نیز کلمه مولا به معنای «ولایت و دارا بودن حق تصرف آمده است. کما اینکه بخاری در ذیل آیه 150 سوره بقره: «بَلِ اللَّهُ مَوْلاَكُمْ» می گوید:«أَوْلَى بِكُمْ» - مولا یعنی اولی بر شماست.(10) و همچنین ابن حجر در تفسیر آیه 15 سوره حدید «مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ» می گوید: «قَالَ الْفَرَّاءُ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى مَأْوَاكُمُ النَّار هِيَ مولاكم يَعْنِي أَوْلَى بِكُمْ وَكَذَا قَالَ أَبُو عُبَيْدَةَ وَفِي بَعْضِ نُسَخِ الْبُخَارِيِّ هُوَ أَوْلَى بِكُمْ وَكَذَا هُوَ فِي كَلَامِ أَبِي عُبَيْدَةَ.»
فراء و ابوعبیده(از علمای نحو و ادب و لغت عربی) و همینطور خود بخاری گفته اند «مولا» به معنای «اولی به تصرف بودن» است.(11) و موارد متعدد دیگری که در منابع اهل سنت فراوان وجود دارد. اما نکته پایانی این است که عبارت «ولیّ» از ابوبکر نیز نقل شده است:«فَلَمَّا تُوُفِّيَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، قَالَ أَبُو بَكْرٍ: أَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ» کما اینکه عمر بن الخطاب نیز می گوید: «ثُمَّ تُوُفِّيَ أبو بَكْرٍ وأنا وَلِيُّ رسول اللَّهِ وَوَلِيُّ أبي بَكْرٍ»(12) و در هر دوی این عبارات کلمه«ولیّ» به معنای متولی امور مردم و حاکم و دارای سلطه بودن است.
در نتیجه با توجه به آنچه گفته شد که نمی ازدریای بیکران اقوال علماء و مفسرین اهل سنت بود، مشخص می شود که کلمه «ولیّ» «مولا» همگی به معنای اولی به تصرف و دارا بودن سلطنت و ولایت است همانگونه که خدا بر بندگانش ولایت دارد و همانگونه که پیامبر خدا بر مؤمنین ولایت دارد. و شاهد این مطلب نیز روایت هیثمی در مورد حدیث غدیر است که چنین نقل می کندکه پیامبر در روز غدیر دست امیرالمؤمنین را گرفت و فرمود:«مَنْ كُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِيٌّ وَلِيُّهُ.» (13) یعنی «مولا» همان صاحب اختیار و دارا بودن مقام ولایت بر مردم است که پیامبر خدا دارا هستند و آن را به امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از خود تفویض کردند.
1- المطالب العالیه- محققا، ج 16 ص 142.
2- مسند احمد ط-الرساله ، ج 32 ص 73.
3- سنن الکبری نسائی ، ج 7 ص 437.
4-تاج العروس من جواهر القاموس، ج 20 ص 315.
5- - لسان العرب، ج 15 ص 407.
6- النهایه فی غریب الحدیث، ج 5 ص 227.
7- مفردات الفاظ القرآن ص 885.
8- تفسیر الکبیر، ج 29 ص 459.
9- البحر المحیط فی التفسیر ، ج 5 ص 432.
10- صحیح البخاری، ج 6 ص 146.
11- فتح الباری، ج 8 ص 628.
12- صحیح مسلم ج 3 ص 1377.
13- مجمع الزوائد هیثمی، ج 9 ص 164.





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده