فهرست مطالب سایت

مکارم اخلاق ، جلسه 12

موضوع : مکارم اخلاق
تاریخ انتشار : 07 بهمن 1396


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : حسینیه مرحوم آیت الله علوی تهرانی



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

یکی از روایاتی که خواندیم از پیامبر بود که پیامبر، به کمال ایمان رسیدن را به واسطه پیدایش صد و سه خصوصیت دانسته بودند که به فعل و عمل و ظاهر و باطن در هر فردی باز میگشت. من آن صد و دو مورد را میخوانم و بعد، صد و سومی را میگویم.
1) عشق به خدا.
2) برپا داشتن نماز.
3) گفتن «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» در هنگام ذبح.
4) امر به معروف و نهی از منکر.
5) توبه.
6) یقین داشتن به آخرت.
7) پرداخت زکات؛ هر وقت در معارف دینی، کلمه زکات به طور مطلق میآید و کلمه دیگری پس از آن نیست، مراد از آن، پرداخت حقوق واجبه دینی است؛ اعم از زکات اصطلاحی که مربوط به کشاورزان و دامداران است و آن چه که به سایر شؤون مردم مربوط میشود که همان خمس است.
8) فزونی ایمان در اثر تلاوت آیات الهی. به ما دستور دادهاند که در شبانهروز حد اقل پنجاه آیه را بخوانیم. دستور را دادهاند.
9) توکل.
10) امانتداری.
11) پرهیز از بیهودهگویی.
12) هجرت.
13) ایثار.
14) ایمان به شرط آنکه عمل صالح بر آن مترتب باشد.
15) سفارش به حق.
16) سفارش به صبر.
17) جهاد در راه خدا.
18) تبری از کفار. رسول اکرم (ص) فرمودند: من از مسلمانی که در دوره جنگ در بلاد کفر زندگی میکند بیزار هستم.
19) پرهیز از ریا.
20) خوف از خدا.
21) همیاری.
22) پرداختن خمس. آنجا زکات را گفتیم. اینجا خمس را هم بیان داشتند.
23) عمران مساجد.
24) اجرای حدود الهی. یعنی مثلاً دست دزد را قطع کنند
25) رعایت حدود الهی. یعنی فرامین خدا را در آن چهارچوبی که بیان کرده است اطاعت کنند.
26) عبادت کردن.
27) پاکدامنی.
28) خشوع در نماز.
29) اطاعت و تسلیم.
30) پرهیز از دوستی با دشمنان خدا.
31) وفای به عهد.
32) کتمان سر.
33) مدارا با مردم.
34) صبر بر ناملایمات.
35) پرهیز از پرگویی.
36) پرهیز از شرارت.
37) درآمد حلال.
38) وقتی خشم پیدا میکند از حق خارج نشود. وقتی راضی نشود به گناه نیفتد. وقتی قدرت پیدا میکند غصب نکند.
39) انصاف.
40) پرهیز از غرور.
41) حاکمیت بر نفس.
42) انفاق.
43) پرهیز از بخل.
44) پرهیز از ربا.
45) اندوه طولانی. مؤمن، محزون است. شاد نیست. حزن مؤمن، یک حزن معرفتی است.
46) ظلمستیزی.
47) فروتنی.
48) کم هزینه بودن. اینکه به ما میگویند جهیزیه حضرت زهرا چه بوده است و ما تعجب می‌کنیم. دلیلش این است که مؤمن کمهزینه است.
49) بردباری.
50) اخلاص.
51) سکوت. در روایات آمده است: "شیعیان ما لال هستند"
52) صلابت و وقار.
53) سلامت باطن. یعنی موجودی خبیث نباشد.
54) سعه صدر. یعنی تحمل بالا.
55) حسن خلق.
56) نرمخویی. یعنی مهربانی.
57) بهرهگیری از زمان.
58) عبرتگیری.
59) شکرگزاری. خداوند در سوره سبأ آیه 13 می فرماید: " ولی عده کمی از بندگان من شکرگزارند!"
60) تفکر. تفکر، علامت استکمال ایمان است. قرآن کریم هم دائما به تفکر دعوت کرده است. در روایات در مورد فکر کردن فرموده اند: "یک ساعت فکر کردن از هفتاد سال عبادت کردن، برتر است".
61) پرهیز از دنائت و پستی. مؤمن، پست نیست. یک طائفهای هستند در صوفیه به نام ملامتیه. اینها یک کارهایی میکنند که از چشم مردم بیفتند. یعنی پستی میکنند؛ ولی مؤمن اهل پستی نیست.
62) تلاش برای آخرت.
63) دینداری.
64) بیرغبتی به دنیا.
65) گشادهرویی.
66) انذارپذیری.
67) بلندهمتی.
68) اندوه برای گناه و سرور برای نیکی.
69) پرکاری. مؤمن، اهل فعالیت است. نه اینکه سه شیفت برای دنیا کار کند. یکی از علایم ایمان، اجتهاد است. اجتهاد یعنی تلاش کردن. در سوره نجم آیه 39 می فرماید: " و اینکه برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست"‏. این سعی، همان تلاش کردن است. به تلاش ما نمره میدهند. ما تلاش نمیکنیم؛ انتظار داریم. میگوییم خدا کار ما را درست میکند.
70) کم بودن لغزشها.
71) حضور در جماعت.
72) یتیمنوازی.
73) راستگویی.
74) اطعام.
75) رعایت حقوق همسایه.
76) حریص بودن در اطاعت خدا.
77) آسودگی مردم از او.
78) اکراه از ستایش.
79) یاری مظلوم.
80) ترحم به بینوا.
81) ترس از حسابرسی.
82) بیداردل بودن.
83) پاکیزگی لباس.
84) پنهان داشتن اندوه.
85) پذیرش تذکر. یعنی موعظهپذیر است.
86) شب زندهداری.
87) پرهیز از کینه و حسادت.
88) روزهداری.
89) تواضع.
90) شرکت در تشییع جنازه.
91) اجتناب از قطع رحم.
92) خشم برای خدا.
93) سخن نافع.
94) پرهیز از غیبت.
95) شجاعت.
96) رسیدگی به محرومان.
97) اجتناب از دروغ.
98) یاد خدا.
99) آمادگی برای خدمت.
100) اهل حمد خدا بودن.
101) بهرهگیری از دنیا برای حفظ دین.
102) ترس از گناه.
این حدیث را شیعه وسنی نقل کرده اند. فخر رازی در دشمنی با اهل بیت متعصب است. در تفسیرش نقل کرده است. قرطبی هم از عالمان روایت و حدیث اهل سنت است. او هم در کتابش نقل کرده است. هر دو از یک مأخذ نقل میکنند. از کتاب «کشاف» تألیف زمخشری نقل کردهاند. یک بند از این روایت، این است که پیامبر فرمود: "هر کسی که بر اساس محبت خاندان پیامبر از دار دنیا برود، مؤمن در درجه کمال ایمان از دار دنیا رفته است"
امام صادق فرموده است: "بنده به مرز ایمان نمیرسد مگر اینکه بداند آن ویژگی که برای اولینِ ما هست، همان در مورد آخرینِ ما هم هست" یعنی این روایاتی که میگویند زیارت سید الشهداء چه خصوصیتی دارد ولی برای حضرت هادی نقل نشده است، باید بفهمیم که این یک بحث است؛ اما ویژگی-های سید الشهداء دارد هیچ تفاوتی با ویژگیهایی که امام هادی ندارد. باید به این ایمان داشت. این حدیث، همان فرمایش حضرت ختمیمرتبت است که فرمود: "همه ما از نور واحد هستیم" یعنی جایگاه ما، یکی است؛ اما راهبرد ما با هم متفاوت است. یعنی شیوه عملیاتی ما متفاوت است. اینطور نیست که حضرت سید الشهداء، امامتر از بقیه باشد. ما امام و امامتر نداریم. همه، امام هستند؛ منتها راهبرد سید الشهداء با بقیه متفاوت است.
حضرت باقر علیه السلام میفرماید: " بنده خدا مؤمن نمی باشد مگر این که خدا و رسولش و همه ائمه و امام زمانش را بشناسد و امورش را به امام زمانش برگرداند و تسلیم او باشد"
یعنی شاخص و ملاک در زندگی هر کسی و مرجع تشخیص هویت هر کسی، وجود نازنین امام عصر علیه السلام است.
امام باقر علیه السلام به ما می فرمایند: علامت اهل ایمان، این است که دین، اختلافاتشان را حل کند.
تا کجا باید به امام برگردانیم؟ داوود رقی از اصحاب وجود نازنین حضرت صادق علیه السلام است. شرفیاب محضر حضرت شده است. حضرت به او فرمودند: تا کجا با ما هستی؟ عرض کرد: یا ابن رسول الله! اگر آن اناری را که در مقابلتان است نصف کنید و بگویید نیمی از آن حلال است و نیمی از آن حرام است، من حرفی نمیزنم و میگویم امام صادق فرموده است نیمی از آن حرام است و نیمی از آن حلال است. یعنی در اخذ حلال و حرام تابع امام است. ولی ما در اخذ حلال و حرام هرگز به امام رجوع نمی-کنیم. کارمان را میکنیم. وقتی که به مشکل خورد میپرسیم که حکمش چیست. این یکی از شؤونی است که باید به امام رجوع کرد. ببینید از مراودات اهل ایمان با ائمه چه چیزی به دست میآید. خداوند به شخصی، فرزند داده است. خدمت امام میرود. به امام عرض میکند: اسم اولادم را فاطمه گذاشتهام. یعنی تنظیم کردن اسم فرزندت هم باید با امام باشد. آن وقت امام توصیه کردند که اگر فاطمه است با او چگونه رفتار کن. یک شخص دیگری خدمت امام رفته بود. امام از او پرسیدند: اسم فرزندت را چه گذاشتهای؟ گفت: محمد. فرمود: در هر خانهای که اسم محمد باشد، برکت در آن خانه هست. در خانه-هایتان چند محمد دارید؟ با خودتان حساب و کتاب کنید. تا نامگذاری فرزندتان را باید با امام تنظیم کنید.
103) صد و سومین خصلتی که به بحث استکمال ایمان مربوط میشود بحث دوستی آل الرسول است. در کتاب «کنز العمال» از رسول خدا نقل شده است: "فرزندنتان را بر مبنای سه خصلت تربیت کنید. بر مبنای دوستی پیامبر و دوستی اهل بیت پیامبر و قرائت قرآن"
حدیث دیگری هست که آن را هم اهل سنت نقل کردهاند. عبارت بسیار عجیبی است. حضرت رسول (ص) فرمودند:"یک روز دوستی خاندان پیامبر از عبادت یک سال بالاتر است و کسی که بر مبنای این محبت از دار دنیا برود وارد بهشت میشود"
. محبت خاندان پیغمبر را داشتن به این نیست که به زبان بگوییم من پیغمبر را دوست دارم؛ ولی در عمل، کاری با پیغمبر نداشته باشیم. ما نسبت به مراتب ارداتمان به اهل به سه دسته تقسیم میشویم:
1. گام اول، کسانی هستند که موالیان اهل بیت هستند.
2. گام دوم، کسانی هستند که محبان اهل بیت هستند.
3. گام سوم، کسانی هستند که شیعیان اهل بیت هستند.
پایینترین رتبهاش موالیان هستند. موالیان، عرض ارادت دارند. اهل بیت را دوست دارند؛ ولی به این دوست داشتن، محبت نمیگویند. این دوست داشتن در حدی است که اهل بیت را دوست دارند اگرچه مسیحی باشند. گروه دوم، کسانی هستند که اهل محبت هستند. رسول اکرم میفرماید: محبین ما ده خصلت دارند. اولین آنها را بگویم فقط. اولین خصلت محبین حضرات معصومین، زهد است. نُه مورد دیگرش را نمیگویم. پس از آن شیعیان هستند.

 





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده