فهرست مطالب سایت

شب دوم محرم الحرام - 97

موضوع : مردم در جامعه شایسته - جلسه 2
تاریخ انتشار : 20 شهریور 1397


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجد حضرت امیر (ع)


مداح : حاج سید مهدی میرداماد



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بسم الله الرحمن الرحیم

به دین مبین اسلام که مراجعه می‌کنیم مبنای صحیح برای ارتباط بین افراد جامعه را مسأله اصل اخوت دینی قرار می‌دهد. در جامعه‌ای که مبنای ارتباط، اصل اخوت باشد و برادری دینی باشد، این جامعه را کالجسم الواحد می‌دانند. از آن، یک صدا در می‌آید. در جامعه، وحدت وجود دارد.
از حضرت صادق(ع) نقل شده است که به جناب ابوبصیر فرمودند: الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ ِ إِذَا اشْتَكَى شَيْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِي سَائِرِ جَسَدِهِ؛ اهل ایمان، برادران یکدیگر هستند. مثل یک پیکره هستند. اگر یک عضو از این پیکره به درد آید، درد آن در جای دیگر هم ایجاد خواهد شد.


امیر المؤمنین(ع) می‌فرماید: هر یک از شما متولیان ولایت من، مریض شوید ما آن مریضی را احساس می‌کنیم.

آیا از این طرف هم وجود دارد که ما درد غربت امام عصر را حس کنیم؟ ما در جامعه شایسته نیستیم.

سپس حضرت می‌فرماید: وَ إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا؛ روح مؤمن، شدیدترین اتصال را به ذات اقدس اله دارد. این ارتباط از ارتباط پرتو نور به منبع نور بیشتر است.

در چنین جامعه‌ای یک ناهنجاری، کل جامعه را تهدید می‌کند. هیچ وقت در چنین جامعه‌ای مشکل شما فقط به خودتان مربوط نمی‌شود. ما چون به آن جامعه شایسته نرسیده‌ایم مشکل، مشکل خودمان است. ولی اگر مبنای ارتباط ما اصل اخوت باشد، چون پیکره واحد هستیم اینطور نخواهد بود که مشکل کسی، مشکل خودش باشد.

جناب مفضل ابن عمر از امام صادق(ع) نقل کرده است: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ بَنُو أَبٍ وَ أُمٍّ وَ إِذَا ضَرَبَ عَلَى رَجُلٍ مِنْهُمْ عِرْقٌ سَهِرَ لَهُ الْآخَرُونَ؛ به درستی که این است و جز این نیست که اهل ایمان، برادر هستند. فرزندان یک پدر و مادر هستند. وقتی که ضربه‌ای بر یکی از آن‌ها زده شد و رگی از کسی زده شد، خون از جای دیگر فوران می‌کند و جریان پیدا می‌کند.

در چنین جامعه‌ای، همه نسبت به هم مسئولیت دارند. مسئولین به مردم و مردم نسبت به مسئولین، مسئولیت دارند.
در سوره مبارکه بقره آیه 44 می‌فرماید: أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ؛ آیا مردم را به نیکی دعوت می‌کنید و خودتان انجام نیکی‌ها را فراموش کرده‌اید؟
وظیفه برای همه است، همه آحاد جامعه مسئولیت دارد.
وقتی در چنین جامعه‌ای این امور رعایت شد و همه نسبت به یکدیگر مسئولیت داشتیم، آن گاه این فرمایش معصوم اتفاق می‌افتد: لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ شَيْ‏ءٌ يَسْتَرِيحُ إِلَيْهِ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يَسْتَرِيحُ إِلَى أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ...؛ برای هر چیزی، یک مأمن و یک کهفی هست که به وسیله آن آرامش پیدا می‌کند. اهل ایمان در با یکدیگر بودن، آرامش پیدا می‌کنند.
اهل ایمان چون نسبت به هم وظیفه دارند و از بار وظایفشان شانه خالی نمی‌کنند و همواره غم یکدیگر را دارند محل آرامش یکدیگر می‌شوند. نه محلی برای کلاه‌برداری از دیگری. نه محلی برای خیانت به دیگری.

حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ؛ کسی که شب را به روز برساند(نمی‌فرماید روز را به شب برساند) و به امور مسلمین اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست (اگرچه نماز بخواند و روزه بگیرد و حج به جا بیاورد)، و اگر کسی بشنود از جامعه که فردی طلب کمک می‌کند و می‌گوید: ای جامعه مسلمانان! ولی جواب ندهد این شخص، مسلمان نیست.
برای ایجاد جامعه شایسته، باید اهتمام به امور مسلمان‌ها باشد.

در معارف دین می‌گویند اگر کسی به این مرتبه نرسد اصلاً حقیقت ایمان را درک نکرده است: لَا يُكْمِلُ عَبْدٌ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى يُحِبَّ أَخَاهُ؛ بنده‌ای حقیقت ایمان را درک نکرده است مگر اینکه به اصل اخوت پایبند و برادر ایمانی خود را دوست داشته باشد(به امور آن اهتمام داشته باشد).

رمز خروج شبانه حضرات ائمه معصومین از خانه‌هایشان به طرف اجتماعات مردم، همین است که مبادا کسی کمک بخواهد و من نشنوم. این، وظیفه جامعه اسلامی است.

برای اینکه به این سمت برویم باید تفکر برتر داشته باشیم. وقتی فکر متعالی شد زندگی دارای هدف خواهد شد. وقتی زندگی  هدف داشت فرد در زندگی، تکلیف دارد. وقتی در زندگی تکلیف داشتیم زندگی دچار روزمرگی نمی‌شود. همه این حرف‌ها به خاطر این است که تکلیفمان را نمی‌دانیم که چیست.

هدف ما چیست؟ ما می‌خواهیم چه کنیم؟ هدفی نیست. برای همین از چراغ هم رد می‌‍شویم. شما می‌بینید انسانی که هدف ندارد نماز می‌خواند، ولی اختلاس هم می‌کند. دنیا را هم می‌خواهد. از راه حلال  نشد از راه حرام می‌رود. نماز می‌خواند؛ ولی به سمت و سوی آخرت نیست که قناعت کند و زهد داشته باشد. نماز می‌خواند و به سمت دنیا است و می‌گوید با حقوق کارمندی نمی‌شود. وقتی تقاضای حقوق بیشتر می‌کند، نمی‌دهند؛ شروع به دزدی می‌‎کند. این، مشکل ما است که هدف نداریم.

در زندگی‌های زناشویی هم هدف وجود ندارد. به همین دلیل است که زن و شوهر بعد از مدتی جدا می‌شوند.

جامعه شایسته، هدف دارد.

یکی از بزرگترین مشکلات ما در جامعه این است که جامعه به شدت، فردگرا شده است. به همین دلیل است که اعضا و آحاد جامعه، تعهد و مسئولیت نمی‌پذیرند. این بلیه را باید حل کرد. جامعه اگر بخواهد جامعه باشد افراد نسبت به هم مسئولیت دارند.

مسئولیت اعضای جامعه شایسته نسبت به یکدیگر

مسئولیت اول: احسان
احسان در دو جهت مطرح می‌شود:
1. در رابطه با خدا.
2. در رابطه با انسان‌ها.
عمر ابن یزید می‌گوید از حضرت صادق(ع) شنیدم که حضرت فرمودند: إِذَا أَحْسَنَ الْمُؤْمِنُ عَمَلَهُ ضَاعَفَ اللهُ عَمَلَهُ لِكُلِّ حَسَنَةٍ سَبْعَمِائَةٍ ... فَقُلْتُ لَهُ: وَ مَا الْإِحْسَانُ؟ قَالَ: فَقَالَ: إِذَا صَلَّيْتَ فَأَحْسِنْ رُكُوعَكَ وَ سُجُودَكَ وَ إِذَا صُمْتَ فَتَوَقَّ كُلَّ مَا فِيهِ فَسَادُ صَوْمِكَ ... وَ كُلُّ عَمَلٍ تَعْمَلُهُ لِلَّهِ فَلْيَكُنْ نَقِيّاً مِنَ الدَّنَسِ؛ اگر کسی عملش را براساس احسان انجام داد(یعنی قاعده احسان در آن وجود داشت)، خداوند آن عمل را هفتصد برابر می‌کند. عمر ابن یزد می‌گوید: من به حضرت عرض کردم: احسان چیست؟ حضرت فرمودند: احسان در راه خدا و در رابطه با خدا این است که سجده و رکوع خوبی داشته باشی. از هر چیزی هم که باعث می‌شود روزه‌ات فاسد شود دور باش.
( بعد امام یک قاعده می‌دهند): هر کاری را که برای خدا انجام می‌دهی باید از آلودگی پاک باشد.
احسان در رابطه با خدا یعنی نیت درست و صادق داشتن.

 





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده