فهرست مطالب سایت

مکارم اخلاق ، جلسه 36

موضوع : مکارم اخلاق
تاریخ انتشار : 21 مهر 1397


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : حسینیه مرحوم آیت الله علوی تهرانی



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

فقره دیگری از دعای حضرت زین العابدین علیه السلام در دعای مکارم الأخلاق را آغاز میکنیم. درخواست حضرت از حق تعالی این است: «اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي». این عبارت را به دو گونه خواندهاند. یکی همین بود که گفتیم. یکی هم اینکه فاء در کلمه وفر، تشدید نداشته باشد.
وفور نیت به سه معنا است:
معنای اول: «عِبَارَةُ عَن بُلُوغِهَا إِلَی دَرَجَةِ الکَمَالِ فِی الإِخلَاصِ» یعنی: رسیدن نیت به اخلاص در کامل‌ترین درجهاش. اگر اخلاص صد درجه دارد، حضرت درجه صدم را میخواهند. حضرت امیر علیه السلام فرمودهاند: «إِنَّ تَلخيصَ النِّيَّةِ مِنَ الفَسَادِ أَشَدُّ عَلَى العَامِلينَ مِن طُولِ الإِجتِهَادِ» یعنی: خالص کردن نیت از فساد و تباهی سختتر است از جنگ در میدان جنگ. آنچه در مقام نیت باید داشته باشیم، بودن به دنبال خشنودی خدا است که کار سختی است؛ چون عوامل تباهی بسیار زیاد است. در سوره مبارکه بقره آیه 272 میفرماید: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ» یعنی: و آنچه از خیر که انفاق می‌کنید نفعش برای خودتان است؛ ولی انفاق نکنید مگر برای خشنودی خدا.
نگه داشتن نیت در این جهت، کار سختی است. زیرا وجود نازنین حضرت ختمیمرتبت میفرماید: «اَلنَّاسُ كُلُّهُم هَلكَى إِلَّا العَالِمينَ وَ العَالِمُونَ كُلُّهُم هَلكَى إِلَّا العَامِلِينَ وَ العَامِلوُنَ كُلُّهُم هَلكَى إِلَّا المُخلِصينَ وَ المُخلِصُونَ عَلَى خَطَرٍ عَظيمٍ» یعنی: همه مردم در هلاکت هستند مگر دانایان. دانایان هم در هلاکت هستند مگر اینکه اهل عمل باشند و آنهایی که در مرحله عمل هستند نیز در هلاکت هستند مگر اینکه نیتشان خشنودی خداوند باشد و مخلصون هستند که در معرض خطر هستند. خطری که هست همان است که شیطان به خداوند عرض کرده: «فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ».
پس وفور در نیت یعنی اخلاص در عمل که به معنای خالی کردن دل را از غیر خدا است. یعنی بهشت را نخواهیم و از جهنم هم ابایی نداشته باشیم. این همان عبارت حضرت امیر در دعای کمیل است: «صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ».
حضرت امیر علیه السلام میفرماید: «أَنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ وَ تَخَلَّى مِنَ الْهُمُومِ إِلَّا هَمّاً وَاحِداً انْفَرَدَ بِهِ» یعنی: بهترین بندگان خدا، کسی است که خداوند او را در کنترل نفس کمک کند و او را از تمام اهتمامات خارج کند مگر از یک همّ و آن بنده را فقط برای خودش قرار دهد. وقتی انسان به اینجا برسد فقط برای خدا کار میکند. در قرآن کریم میفرماید: «وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً». مسکین و یتیم و اسیر را در یک وعده اطعام کردند، نه در سه وعده. اهل بیت در یک افطار، سه بار غذایشان را بخشیدند آن هم به خاطر خداوند. «إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» یعنی: ما فقط برا خشنودی خدا به شما غذا می‌دهیم. إنما برای حصر است. باید اینطور معنا کرد که این است و جز این است.
کسانی که صاحب قلب سلیم باشند میتوانند برای خشنودی خدا کار کنند. قلب سلیم، آن قلبی است که یک دل باشد و فقط خدا در آن هست. امام صادق علیه السلام فرمود: «الْقَلْبُ السَّلِيمُ الَّذِي يَلْقَى رَبَّهُ وَ لَيْسَ فِيهِ أَحَدٌ سِوَاهُ» یعنی: قلب سلیم، آن قلبی است که خدا را ملاقات میکند در حالی که در آن چیزی جز الله وجود ندارد. حضرت صادق علیه السلام میفرماید: «صَاحِبُ النِّيَّةِ الصَّادِقَةِ صَاحِبُ‏ الْقَلْبِ‏ السَّلِيمِ لِأَنَّ سَلَامَةَ الْقَلْبِ مِنْ هَوَاجِسِ الْمَحْذُورَاتِ بِتَخْلِيصِ النِّيَّةِ لِلَّهِ تَعَالَى فِي الْأُمُورِ كُلِّهَا » یعنی: قلب سلیم است که میتواند منشأ صدور نیت کامل و صادق بشود. قلب سلیم یعنی دور بودن از تمام منویات و این حاصل نمیشود مگر به واسطه تلخیص نیت به خاطر خدا در همه امور، نه یک امر و دو امر. اگر کسی بخواهد قلب سالم داشته باشد راهش دور بودن از همه وسوسههای شیطان است.
معنای دوم: «اَلمُرَادُ مِن وُفُورِ النِّیَةِ اَلکَثرَةُ بِحَیثُ یَصیرُ مَلَکَةً رَاسِخَةً» یعنی: نیت خالص به حدی زیاد باشد که تبدیل به ملکه شود. ملکه، یک کیفیت است. اگر این کیفیت در انسان، دائمی بود به آن می-گویند ملکه؛ اما اگر این کیفیت، سریع الزوال بود به آن میگویند حال. فرض کنید در یک جلسه می-نشینید. یک حالت خوش معنوی به شما دست میدهد که با خروج از آنجا از بین میرود. به این می‌گویند حال. ولی اگر دائمی باشد به آن میگویند ملکه. اگر سخاوت در شما ملکه باشد هر کسی درِ خانه را بزند بدون اینکه فکر کنید دست در جیبتان میکنید و مشکلش را حل میکنید. هر کیفیت عالیه نفسانی هم میتواند ملکه باشد و هم حال.
اینکه حضرت درخواست میکنند «وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي» یعنی آن قدر این نیت در من دائمی بشود که تبدیل به ملکه گردد که من اگر میخواهم بخوابم یا غذا بخورم نیز نیت خالص داشته باشم. حضرت رسول گرامی به جناب ابوذر فرمودند: نیتت را در امور مباحه هم جاری کن. ارزش نیت و حضور دائمی به این است که «قَالَ رَسُولُ اللهِ: إِنَّمَا يُبْعَثُ النَّاسُ عَلَى نِيَّاتِهِمْ» یعنی: خداوند در قیامت، مردم را بر اساس نیتشان مبعوث میکند نه بر اساس عملشان. چون ممکن است در هفتاد سال عمرش نتوانسته باشد خیلی از کارها را انجام بدهد؛ ولی ممکن است در این هفتاد سال برای بسیاری از کارها نیت خالصانه کرده باشد. بنابراین به ما می‌گویند نیت را در خودت ملکه کن تا اگر توفیق عمل نداشتی توفیق نیت خالص را به صورت ملکه داشته باشی.
«قَالَ رَسُولُ اللهِ: إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يَنْظُرُ إِلَى صُوَرِكُمْ وَ لَا إِلَى أَمْوَالِكُمْ وَ لَكِنْ يَنْظُرُ إِلَى قُلُوبِكُمْ فَمَن کَانَ لَهُ قَلبٌ صَالِحٌ تَحَنَّنَ اللهُ إِلَیهِ» یعنی: خداوند در قیامت به جسم شما نگاه نمیکند. به نسب شما هم نگاه نمیکند. نگاه نمیکند چقدر درآمد و پول داشتهاید. نگاه خدا به قلب شما است. اگر خداوند ببیند که این قلب، یک قلب صالح است به او مهربانی میکند. یعنی بر اساس نیت با شما رفتار میکند نه بر اساس عمل؛ چون ما در عمل همیشه مقصر هستیم. حضرت ختمیمرتبت به خداوند عرض میکند که ما تو را آنطور که شایسته و بایسته است نپرستیدهایم. پس اگر ما در عمل وارد شویم باز هم مقصر هستیم. ولی در مقام نیت میتوانیم آن تقصیر را جبران کنیم.
چطور خداوند بر نیتی که تبدیل به ملکه شده باشد مهربانی میکند؟ «إِنَّ العَبدَ لَیَعمَلُ أَعمَالاً حَسَنَةً فَتَصعَدُ بِهِ المَلَائِکَةُ فِی صُحُفٍ مُختَتَمَةٍ فَتُلقَی بَینَ یَدَیِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ. فَیَقُولُ: اُلقُوا هَذِهِ الصَّحِیفَةَ فَإِنَّهُ لَم یُرِد بِهَا فِیهَا وَجهِی. ثُمَّ یُنَادِی المَلَائِکَةَ: اُکتُبُوا لَهُ کَذَا وَ کَذَا. فَیَقُولُونَ: یَا رَبَّنَا! إِنَّهُ لَم یَعمَل شَیئاً مِن ذَلِکَ. فَیَقُولُ: إِنَّهُ نَوَاهُ» یعنی: چه بسا بندگان خدا عمل حسنه انجام میدهند. ملائکه هم آن اعمال را در یک نامههایی که مهر و موم شده بالا می‌برند. آن نامههای مختوم و مختتم را در مقابل خدا میگذارند. خداوند علی اعلا میفرماید: این نامه عمل را کنار بگذارید. در آن نامه، اعمال حسنه وجود دارد؛ ولی خداوند میفرماید: این آدم در این اعمالش اصلاً من را رعایت نکرده است. سپس ملائکه را خطاب میکند و میفرماید: برای او فلان و فلان را بنویسید که من میگویم. ملائکه به خدای علی اعلا عرض میکنند: اینهایی را که می-گویی بنویس را او انجام نداده است. خداوند میفرماید: انجام نداده؛ ولی نیتش را داشته است.
اینکه میگویند: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ» و یا فرمودهاند: «النِّيَّةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ»، در باب نیتی است که تبدیل به ملکه شده باشد. بسیاری از دستاوردهای ما در آخرت میتواند به خاطر ملکه شدن نیت باشد، نه به خاطر اعمالی که انجام دادهایم. امام صادق علیه السلام میفرماید: «لَا عَمَلَ إِلَّا بِالنِّيَّةِ» یعنی: ارزش عمل فقط به نیت است. در روایت دیگری فرمودهاند: «إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ الْفَقِيرَ لَيَقُولُ: يَا رَبِّ! ارْزُقْنِي حَتَّى أَفْعَلَ كَذَا وَ كَذَا مِنَ الْبِرِّ وَ وُجُوهِ الْخَيْرِ. فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ ذَلِكَ مِنْهُ بِصِدْقِ نِيَّتِهِ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلَ مَا يَكْتُبُ لَهُ لَوْ عَمِلَهُ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ كَرِيمُ» یعنی: انسانهای اهل ایمان و فقیر با نیت صادق که تبدیل به ملکه شده باشد می-گویند: خدایا! اگر به ما پول داده بودی ما این کار را میکردیم. اگر خداوند علی اعلا صدق نیت این شخص را احراز کند، ثواب آن خیر را برای او مینویسد.
در مقام ثواب، یک ثواب عدلی داریم و یک ثواب فضلی. یک ثواب هست که به حسب عدل خداوند بر عمل مترتب میشود. یک ثواب هم هست که به حسب فضل خداوند بر عمل مترتب میشود. مثلاً کسی که در جبهه شهید شود صد درجه به او میدهند. این ثواب، ثواب عدلی است. از طرفی میگویند اگر کسی در هر شب سی آیه از قرآن را بخواند، ثواب شهید را میبرد. به این میگویند ثواب فضلی. حضرت حق می‌فرماید: اگر نیت صادق باشد و حتی انجام هم ندهد مانند همان را به او میدهند.
معنای سوم: این معنا از دو معنای قبلی آسانتر و قابل فهمتر است. «عِبَارَةُ عَن وِقَایَتِهَا وَ صِیَانَتِهَا عَن کُلِّ مَا یَشینُهُ وَ یَعیبُهُ» یعنی: نیت را از هر آنچه که آن را شائبهدار و خوار و پست میکند و پایین می-آورد و عیبناک میکند حفظ کند. نیت از چه چیزی باید حفظ شود؟ از ریا و شرک و نفاق. ریا یعنی خودنمایی در عمل. شرک یعنی ملاحظه کردن دیگران. نفاق یعنی ظاهرسازی. بسیاری از اعمال هست که در آنها فقط خودنمایی هست حتی رفتن به زیارت اربعین.
عمل ارزش ندارد مگر اینکه در سایه نیت باشد. حالا امام میفرماید: نیت ارزش ندارد مگر در سایه اخلاص. این اخلاص یا باید به عالیترین مرتبه رسیده باشد یا به حالت دائمی و ملکه. اگر عمل بر اساس اخلاص باشد ولی یک انگشتر بخشیدن باشد، آیه نازل میشود. امیر المؤمنین انگشتری را که بخشید، انگشتر گرانبهایی نبوده است؛ ولی با یک نیت گرانبها بخشید. به خاطر خشنودی خدا بود.





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده