فهرست مطالب سایت

ایام فاطمیه اول - شب اول 97

موضوع : فاطمیه، باور شیعه
تاریخ انتشار : 29 دی 1397


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجد حضرت امیر (ع)


مداح : حاج سید مجید بنی فاطمه



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلی خَیرِ خَلقِه مُحَمَّدٍ وَ عَلی عِترَتِهِ الطّاهِرینَ وَ اللَّعنُ الدائِمُ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنَ إلی لِقاءِ یَومِ الدّینِ آمّینَ یا رَبَّ العالَمینَ
بحثی را که إن شاء الله در این سه شب مطرح خواهم کرد در حوزه اعتقاد و باور ما نسبت به حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها است. صحبت از صدیقه طاهره، یک بحث اختلاف‌انگیز نیست و صرفاً جنبه تاریخی ندارد؛ بلکه جنبه واقعی و اعتقادی دارد. باید اعتقاد ما نسبت به حضرت زهرا این باشد و غیر از این، جفا کردن در حق ایشان است. با حفظ مراتب وحدت ولی در عین حال باورمان چیز دیگری است. ما در یک جلسه درون‌گروهی حرف می‌زنیم.
انسان‌ها وقتی به کمالات و درجاتی می‌رسند، نهایتاً به اینجا می‌رسند که کاری کنند که خدا از آن‌ها خشنود باشد و کاری نکنند خدا از آن‌ها غضبناک باشد. اگر کسی چنین کاری را بکند ما به او می‌گوییم انسان کامل؛ اما فاطمه زهرا از این مرتبه بالاتر است. او در دوران زندگیش مترصد نبوده است که کاری بکند که خدا را از خود راضی کند و کاری نکند که خشم خدا برانگیخته نشود. گرچه این را در زندگی داشته است اما در مورد حضرت فاطمه زهرا این نکته اهمیت دارد که ملاک خشم خدا و رسول و ملاک رضایت خدا و رسول، خشم و رضایت فاطمه زهرا است. به همین دلیل است که ما از ایشان تعبیر به «حجة الله» می‌کنیم. اگر هم در جایی خواستید فضائلی برای حضرت زهرا بگویید همین را بگویید. اینکه ایشان حجاب خوبی داشته است و شوهرداری خوب و بچه‌داری خوبی داشته است حرف‌هایی عادی است. در بین جامعه ما هم هستند زنانی که همین خصیصه‌ها را دارند.
برای بحثمان به منابعی از عامه رجوع می‌کنم. چون می‌خواهم در پایان کار، نتیجه‌گیری داشته باشم دو نوع از روایات را بیان می‌کنم:
1. خشم و رضایت فاطمه زهرا موجب خشم و رضایت رسول خدا است.
2. خشم و رضایت فاطمه زهرا موجب خشم و رضایت خدا است.
نوع اول روایات:
روایت اول: در کتاب صحیح بخاری که از معتبرترین کتاب‌های اهل سنت است آمده که پیامبر فرموده‌اند: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا فَقَدْ أَغْضَبَنِي» یعنی: فاطمه، پاره تن من است. هر کسی او را به خشم بیاورد من را به خشم آورده است. این، یک هشدار است. فاطمه را از خودتان خشمگین نکنید که پیامبر را خشمگین کرده‌اید. این نوع از روایات که می‌گوید حضرت زهرا پاره تن پیامبر است، حکایت از اتحاد وجود می‌کند. ما در فارسی می‌گوییم یک روح هستیم در دو بدن. حضرت رسول اکرم نیز همین تعبیر را نسبت به صدیقه طاهره دارند که فاطمه با من اتحاد وجودی دارد.
روایت دوم: احمد ابن حنبل، یکی از چهار عالم و رهبر مذاهب فقهی اهل سنت است. حنبلی‌ها در واقع سرسلسله وهابیت هستند. ظهور و بروز وهابیت در سال هزار و دویست هجری است. اما به خودشان می‌گویند ما سلفی هستیم. یعنی ما عقیده در گذشتگانمان داریم و منظورشان احمد ابن حنبل است. این آدم یکی از دشمن‌ترین دشمنان اهل بیت است. این حدیث در کتاب مسندِ او از رسول خدا آمده است: «فَاطِمَةُ ابْنَتِي بَضْعَةٌ مِنِّي يُرِيبُنِي مَا أَرَابَهَا وَ يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا» یعنی: فاطمه پاره تن من است و هر آنچه او را آشفته کند من را آشفته می‌کند و آنچه او را اذیت کند من را اذیت می‌کند.
روایت سوم: صحیح مسلم هم یکی از کتاب‌های معتبر اهل سنت است. در این کتاب از وجود نازنین حضرت ختمی‌مرتبت نقل کرده است: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ ابْنَتِي بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا». این حدیث، کلمه «إنما» دارد و باید اینطور ترجمه شود: این است و جز این نیست که فاطمه پاره تن من است. یعنی اتحاد وجودی را شدت می‌دهد.
روایت چهارم: این حدیث نیز در مسند احمد ابن حنبل آمده است: «إِنَّمَا فَاطِمَةُ ابْنَتِي بَضْعَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا وَ يُنْصِبُنِي مَا أَنْصَبَهَا» یعنی: این است و جز این نیست که فاطمه پاره تن من است و کسی که فاطمه را آزار بدهد من را اذیت می‌کند و هر کسی که او را اندوهگین کند من را اندوهگین کرده است.
نوع دوم روایات:
روایت اول: این حدیث در کتاب «مستدرک» تألیف حاکم نیشابوری، «أسد الغابة» تألیف ابن اثیر، «تهذیب التهذیب» تألیف ابن حجر، «الإصابة» و «کنز العمال» تألیف متقی هندی آمده است: «إِنَّ اللهَ تَعَالَى يَغْضَبُ لِغَضَبِكَ وَ يَرْضَى لِرِضَاكَ» یعنی: خداوند به خاطر غضب تو ای فاطمه غضبناک می‌شود و به سبب رضایت و خشنودی تو راضی می‌شود.
روایت دوم: در کتاب «میزان الإعتدال» تألیف ذهبی و «ذخائر العقبی» تألیف محب الدین طبری آمده است: «إِنَّ الرَّبَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِكَ وَ يَرْضَى لِرِضَاكَ حقاً» یعنی: حقیقتاً غضب و رضای خدا در غضب و رضای تو است ای فاطمه.
روایت سوم: در منابع شیعی آمده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا».
روایت چهارم: در بسیاری از منابع شیعی آمده که پیامبر فرمودند: «إِنَّ فَاطِمَةَ شِجْنَةٌ مِنِّي يُؤْذِينِي مَا آذَاهَا وَ يَسُرُّنِي مَا يَسُرُّهَا» یعنی: فاطمه، شاخه‌ای از من است. هر کس فاطمه را آزرده کند من را آزرده و هر کس او را مسرور کند من را مسرور کرده است.
چرا ما باید بدانیم چه کسانی فاطمه را خشمگین کردند؟ آیا این بحث، صرفاً یک بحث تاریخی نیست؟ نخیر! به دو دلیل باید بدانیم:
دلیل اول: حدیثی هست که مرحوم میر حامد حسین آن را در کتاب شریف عبقات نقل کرده که به حدیث ثقلین معروف است. این حدیث از پانصد و دو منبع اهل سنت نقل شده است. پیامبر فرموده است: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي. مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعدِی أَنَّهُمَا لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» یعنی: من دو ثقل گران‌بها در بین شما باقی می‌گذارم. یک ثقل، کتاب خدا است و ثقل دیگر، عترت من است. اگر از این دو پیروی کنید بعد از من گمراه نمی‌شوید.
دین آمده تا مسیر هدایت را ترسیم کند و یک خط بطلان در مسیر ضلالت باشد. راه گمراه نشدن، تمسک به قرآن و اهل بیت است. پیامبر به ما قاعده و فرمول می‌دهد. آورنده قرآن، اهل بیت را در کنار قرآن قرار می‌دهد. اگر ما به دنبال هدایت باشیم باید به دنبال پیروی از اهل باشیم. سرسلسله اهل بیت، وجود نازنین حضرت صدیقه طاهره است. بنابراین باید برای ما اهمیت داشته باشد که آیا کسی فاطمه زهرا را غضبناک کرده است یا نکرده تا ما پا جای پای آن‌ها نگذاریم. موضع فاطمه زهرا باید برای ما روشن باشد تا به واسطه پیروی کردن از او حدیث ثقلین را جاری کرده باشیم.
آن شخص در کنار بستر پیامبر گفت: حَسبُنَا کِتَابُ اللهِ یعنی: کتاب خدا برای ما کفایت می‌کند. در حقیقت او به این حدیث حمله کرده بود. گفت هدایت فقط در قرآن است. امروز هم عده زیادی هستند که این حرف را می‌زنند که اگر می‌خواهید برای ما معارف دینی را مطرح کنید فقط از قرآن بگویید و روایت نگویید. هزار و چهار سال پیش نفر دوم کودتای سقیفه این حرف را زده است.
دلیل دوم: ما باید به دنبال این باشیم که آیا کسانی بوده‌اند که حضرت صدیقه را ایذاء کرده باشند که اگر ایذاء کرده باشند ما باید از آن‌ها تبری بجوییم؛ زیرا اگر تبری نجوییم سوره مبارکه احزاب آیه 57 را زیر سؤال برده‌ایم که می‌فرماید: «إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً» یعنی: کسانی که خدا و پیغمبر را ایذاء کردند، خدا آن‌ها را در دنیا و آخرت از رحمت خودش دور می‌کند و برای آن‌ها در قیامت، عذابی خوار‌کننده را آماده کرده است. لعن یعنی دور بودن از رحمت خدا. ما باید و جستجو بکنیم و بدانیم که آیا کسی واقعاً فاطمه را اذیت کرده است که ایذاء او، ایذاء رسول و ایذاء خدا است و ایذاء خدا و رسول، مستحق لعن است و هر جا که استحقاق لعن وجود داشت ما باید تبری داشته باشیم و حتی راضی هم باشیم که «الرَّاضِي بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِيهِ مَعَهُمْ».
به سراغ منابع مهم عامه می‌رویم. می‌خواهیم ببینیم آیا در منابع آن‌ها مواردی بوده است که فاطمه زهرا ابراز خشم کرده باشد.
سند اول: اولین منبعی که مورد بررسی قرار می‌دهیم کتاب صحیح بخاری است. بخاری می‌گوید: «أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ أَرْسَلَتْ إِلَى أَبِي بَكْرٍ تَسْأَلُهُ مِيرَاثَهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَدِينَةِ وَ فَدَكَ وَ مَا بَقِيَ مِنْ خُمْسِ خَيْبَرَ» یعنی: فاطمه دختر پیامبر ـ نه هر فاطمه‌ای ـ یک شخصی را نزد آن نفر فرستاد و میراث خودش از رسول خدا را مطالبه کرد. سه نوع از اموال را درخواست کرد:
1. فیء مدینه. فیء، اموالی است که بدون جنگ در اختیار پیامبر قرار می‌گیرد. یک عده یهودی در فدک بودند که می‌گفتند ما اهل جنگ نیستیم. آن‌ها اموالی را به پیامبر دادند. فدک از جمله آن-ها بوده است. فیء، حق مسلمین نیست. فقط حق خود پیامبر است.
2. فدک در خارج از مدینه.
3. خمس خیبر؛ زیرا خیبر، یک جنگ بود. خمس غنائمی که به دست می‌آید برای پیغمبر است و بعد از رحلت پیامبر، یک نفر وارث است و آن هم حضرت صدیقه است.
بخاری می‌گوید فاطمه زهرا فردی را به این منظور ارسال کرد؛ اما «فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ أَنْ يَدْفَعَ إِلَى فَاطِمَةَ مِنْهَا شَيْئاً» یعنی: ابو بکر ابا کرد از اینکه چیزی از میراث پیامبر را به فاطمه زهرا برگرداند.
سند دوم: احمد ابن حنبل می‌گوید: «أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ أَرْسَلَتْ إِلَى أَبِي بَكْرٍ الصِّدِیقِ تَسْأَلُهُ مِيرَاثَهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِالْمَدِينَةِ وَ فَدَكَ وَ مَا بَقِيَ مِنْ خُمْسِ خَيْبَرَ فَأَبَى أَبُو بَكْرٍ أَنْ يَدْفَعَ إِلَى فَاطِمَةَ مِنْهَا شَيْئاً». او هم می‌گوید ابو بکر از برگرداندن اموال فاطمه زهرا ابا کرد.
سند سوم: در صحیح مسلم نیز همین متن را دارد.
این‌ها را می‌گویم چون یکی از دلایلی که دشمن امیر المؤمنین می‌تواند با آن جولان بدهد جهل شیعه است. حرف‌های آن‌ها قرص و محکم نیست. به شما می‌گویند وقتی حضرت خدیجه می‌خواست با پیامبر ازدواج کند چهل ساله بود. این حرف را عایشه گفته است. این آدم را مستحق لعن می‌دانید؛ ولی نمی‌روید به دنبال اینکه ببینید حرف او راست است یا دروغ؟ و الله این حرف، دروغ است. می‌گویند حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها پیش از اینکه با پیامبر ازدواج کند دو شوهر داشته است. آن‌ها هستند که این حرف را می‌گویند. یک کتابی هست به نام «الصحیح من سیرة النبی الأعظم» اثر علامه بزرگوار سید جعفر مرتضی که ایشان در آنجا اثبات کرده‌اند که سن ازدواج حضرت خدیجه کبری، بیست و پنج بوده است یعنی هم سن پیامبر. در آنجا اثبات کرده است که ایشان اصلاً ازدواج نکرده بودند و کسانی که گفته‌اند ایشان دو بار شوهر کرده بود، مجهول الحال هستند.
سند چهارم: در صحیح بخاری آمده است که خود فاطمه رفت. تا اینجا می‌گفتیم ایشان یک کسی را فرستادند. اینجا می‌گوید خود فاطمه رفت. هیچ منعی ندارد که هم کسی را فرستاده باشند و هم خودشان رفته باشند. باز هم ابو بکر ابا کرد.
پس بعد از رحلت پیامبر کودتای سقیفه در روز روشن، دو حق را از حضرت صدیقه طاهره گرفت. یکی از آن دو حق، حق مالی بود.
ما در این بخش از منبر دو مطلب را می‌خواهیم بگوییم:
1. از منابع عامه بیان می‌کنیم که فاطمه زهرا نسبت به دستگاه کودتای سقیفه غضبناک شد.
2. این غضب تا هنگام شهادت حضرت زهرا ادامه داشت.
وهله اول: در کتاب‌های اهل سنت گاهی اوقات با واژه «وَجَدَ» از خشم تعبیر کرده‌اند. مسند احمد ابن حنبل می‌گوید: «فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ عَلَى أَبِي بَكْرٍ فِي ذَلِكَ» یعنی: صدیقه طاهره در ماجرای مطالبه حقوق مالی بر ابو بکر غضبناک شد. اصل غضب و وقوع آن را بیان کرده است.
وهله دوم: گاهی اوقات خشم را با واژه «غَضِبَ» آورده‌اند. در «جامع الأصول» تألیف ابن اثیر آمده است: «فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ فَهَجَرَتْهُ فَلَمْ تَزَلْ بِذَلِكَ حَتَّى تُوُفِّيَتْ». در اینجا هم وقوع را بیان کرده است و هم استمرار آن را. می‌گوید: فاطمه زهرا سلام الله علیها بر ابو بکر غضب کرد و او را طرد کرد.
در کتاب «تاریخ الإسلام» تألیف ذهبی می‌گوید: «فَغَضِبَتْ وَ هَجَرَتْ أَبَا بَکرٍ حَتَّى تُوُفِّيَتْ» یعنی: حضرت صدیقه غضب کردند و قطع رابطه کردند تا اینکه از دار دنیا رفتند.
در کتاب «سنن» تألیف بیهقی می‌گوید: «فَغَضِبَتْ وَ هَجَرَتْهٌ فَلَمْ تُكَلِّمْهُ حَتَّى مَاتَت» یعنی: فاطمه زهرا بر ابو بکر غضب کرد و با او قطع رابطه کرد و با او سخنی نگفت تا اینکه از دار دنیا رفت.
یک عالم سنی متعصب به نام ابن الحدید هست که دو حرف می‌زند. یکی اینکه می‌گوید: «وَ الصَّحیحُ عِندِی أَنَّهَا مَاتَت وَ هِیَ وَاجِدَةٌ عَلَی أَبی بَکرٍ وَ عُمَرَ وَ أَنَّهَا أَوصَت أَن لَا یُصَلِّیَا عَلَیهَا» یعنی: آنچه نزد من صحیح است این است که فاطمه زهرا سلام الله علیها از دار دنیا رفت در حالی که بر نفر اول سقیفه و دوم سقیفه خشمگین بود و وصیت کرد که آن دو در نماز بر ایشان شرکت نکنند.
حرف دومی که می‌زند این است: «بَل یَقَعُ الإِحتِجَاجُ بِذَلِکَ عَلَی مَا وَرَدَت بِهِ الرِّوَایَاتُ المُستَفیضَةُ الظَّاهِرَةُ الَّتِی هِیَ کَالتَّوَاتُرِ أَنَّهَا أَوصَت بِأَن تُدفَنَ لَیلاً حَتَّی لَا یُصَلَّا الرَّجُلَانِ عَلَیهَا وَ صَرَّحَت بِذَلِکَ وَ عَهِدَت فِیهِ» یعنی: من به روایاتی احتجاج می‌کنم که مستفیض است مبنی بر اینکه فاطمه زهرا وصیت کرد به اینکه شبانه دفن بشود تا آن دو نفر بر او نماز نخوانند و به این مطلب که آن دو نفر بر او نماز نخوانند تصریح کرده است و در این مسأله از حضرت امیر المؤمنین عهد گرفته است. مستفیض است یعنی متواتر نیست ولی قابل استناد است چون یقین‌آور است.
فاطمه زهرا تا زمانی که از دار دنیا رفتند بر دستگاه سقیفه خشمگین بودند. فاطمیه را باید احیاء کرد؛ چون فاطمیه، ایام احیای غضب خدا و رسول خدا بر مکتب سقیفه است. مراقب باشید که فاطمیه را از شما نگیرند و نگویند که یک امر تاریخی است. فاطمیه، یک امر اعتقادی است. خدا و رسول بر مکتب سقیفه غضبناک هستند و ملاک، غضب فاطمه زهرا است. ما به واسطه فاطمه زهرا از سقیفه تبری می-جوییم.
در ایام فاطمیه هر کسی به اندازه توانش باید کار بکند. این، مطالبه حضرت زهرا از ما است. ایشان در خطبه فدکیه به مردم می‌فرماید: «مَا هَذِهِ الْغَمِيزَةُ فِي حَقِّي؟» یعنی: چرا شما در = حق من بی تفاوت هستید؟ امروز این حرف، متوجه من و تو نیز هست.





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده