فهرست مطالب سایت

مکارم اخلاق ، جلسه ٢9

موضوع : مکارم اخلاق
تاریخ انتشار : 13 مرداد 1397


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : حسینیه مرحوم آیت الله علوی تهرانی



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

در توضیح فرمایشات امام سجاد(ع) در دعای شریف مکارم الأخلاق، حضرت به خداوند عرض می-کنند: " و عملم را به احسن الاعمال منتهی بگردان"حضرت میفرمایند باید به بهترین عمل منتهی شویم.
مهمترین نشئه زندگی بشر، برزخ است؛ چون بسیار طولانی است. و آخرت است؛ چون ابدی است. این دو نشئه زندگی، عمل انسان را میسازند، به خلاف شصت و هفتاد سال عمری که در دنیا داریم و این را شاید عمل ما نسازد؛ بلکه پول ما میسازد. هر کسی پول داشته باشد در دنیا زندگی بهتری خواهد داشت. اما همهاش به شصت و هفتاد بر میگردد و نهایتاً صد و بیست و یا دویست. دویست سال عمر را در دنیا که نشئه پایینتر است مال و پول میسازد؛ ولی برزخ چند هزار سال است؟ برزخ بنده و شما چند هزار سال است؟ معلوم نیست. قیامت چقدر است؟ ابدیت است. این دو را عمل میسازد. لذا امام سجاد(ع) از خداوند درخواست دارند: " و عملم را به احسن الاعمال منتهی بگردان"چون عمل ما، آخرتساز است. عمل ما، برزخساز است. اصلاً این دو بر مبنای عمل است.
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: " از زمره کسانی نباش که به دنبال آخرت خوب ولی بدون عمل هستند...اهل صلاح را دوست دارد؛ اما عملشان مانند آنها نیست. گناهکاران را دشمن دارد اما خود یکی از گناهکاران است" به حسب ظاهر میگویند مرگ بر فلانی که اهل گناه است؛ ولی خودش از همانها است. به حسب عمل، خودش از همانها است. تا دلت بخواهد معاویه را لعن میکند؛ ولی وقتی تحلیل میکند خودش معاویه است. تا دلت بخواهد میگوید لعنت بر دل سیاه شیطان؛ اما وقتی تحلیلش میکنی میبینی خودش از شیاطین الإنس است. در ادامه حدیث امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: " چون کار کند در آن کوتاهی کند و چون چیزی خواهد زیاده روی نماید" وقتی عملی را انجام میدهد بسیار کوتاه و بی-کیفیت است؛ اما به دنبال پاداش بالا است به کمتر از ازدواج با حور العین راضی نیست.
پیامبر(ص) در مسجد بودند. دیدند یک شخصی نماز میخواند. سجده کوتاه میرفت. سرعت رعد و برق از او بیشتر بود. سجدههای کوتاه میرفت. بعد از نماز هم دستش را بالا برد و گفت: " خدایا مرا با حورالعین همسر گردان" حضرت فرمود: چه ازدواج بزرگی و چه مهریه کمی. درخواست بالایی داشت؛ ولی مهریه کمی میپرداخت. وقتی عملی را انجام میدهد دست و پا شکسته است. کوتاه است؛ ولی زمانی که درخواست دارد درخواستش بزرگ است.
در ادامه حدیث امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: " این شخص، کسی است که زیاد حرف میزند؛ ولی کم کار میکند" تمام مبنای فرمایش امیرالمؤمنین(ع) این بود که اگر کسی بخواهد آخرتی را درست کند، فقط به واسطه عمل است؛ ولی مردم بیشتر، آدمهای خوب را دوست دارند. خوبیها را بسیار توصیف میکنند؛ ولی خودشان اهل خوبی نیستند.
فرمایش امام باقر(ع)، عمل صالح، زمینهساز بهشت است. امام باقر(ع) میفرمایند: " همانا عمل صالح به بهشت میرود. بهشت را برای صاحب آن عمل صالح آماده میکند. مثل اینکه انسان، غلامش را می-فرستد تا جایی را برای او فرش کند.( این عمل صالح، حکم آن غلام را دارد. به بهشت میرود و بهشت را برای شما آماده میکند) سپس این عبارت را قرائت فرمودند: کسانی که ایمان میآورند و عمل صالح انجام میدهند برای خودشان آماده میکنند"
این ایمان و عمل صالح، آمادهسازی دارد. ما به عمل رغبت چندانی نداریم؛ فقط دوست داریم کارها انجام شود. اساساً فلسفه ملاقات عمل در روز قیامت، همین است. چون این عمل ما است که آخرت ما را میسازد؛ چه بهشت باشد و چه جهنم. در حد ذره هم که باشد کارسازی دارد. به همین دلیل است که آیه 7 سوره زلزله میفرماید: "پس هر کس هموزن ذرّه‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند!" یعنی: به اندازه ذره هم که باشد و شما به اندازه یک ذره، عمل انجام داده باشید آن را میبینید؛ چه خیر باشد و چه شر باشد. پس چه خیر باشد و چه شر و حتی اگر به اندازه ذره هم باشد، شما در روز قیامت آن را ملاقات میکنید. دلیل ملاقات چیست؟ دلیلش این است که همین عمل است که آخرت شما را ساخته است.
در روایات متعدد، این حدیث هست که در موقع احتضار شخص یعنی زمانی که از دست هیچ کس، کاری بر نمیآید، ملک الموت آمده است و شیر اتصال ما را به دنیا بسته است؛ لذا ما در آن حالت، رفتاری میکنیم که دنیاییها نمیدانند چیست. ولی هنوز شیر اتصال ما را به برزخ وصل نکرده است. به این حالت، حالت احتضار میگویند. در دنیا، کار ما تمام است؛ ولی هنوز رهسپار برزخ نشدهایم. در این حالت که حالت احتضار است هر آنچه که اتفاق میافتد جنبه ملکوتی دارد. یعنی از جنس دنیا نیست. در این مقطع در روایات متعدد مطلبی آمده است. تعددش را به این خاطر تأکید میکنم که بدانیم این قضیه قطعاً اتفاق میافتد. اولاً این روایت از ساحت مقدس حضرت امیرالمؤمنین(ع) است. ثانیاً مضمون این روایت، متعدد است و در روایات متعدد آمده است. در حال احتضار، سه چیز برای شخص محتضر تجسم پیدا میکند. البته این، یکی از آن اموری است که برای او تمثل پیدا میکند. امور دیگری هم در لحظات احتضار برای شخص محتضر تجسم پیدا میکند و آنها را میبینید.
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: " فرزند آدم هنگامى که در روز آخر زندگى دنیا و روز اول زندگى آخرت (هنگام مرگش) قرار گیرد مال و فرزندان و اعمالش در مقابلش مجسم مى‏شوند؛ رو به سوى مالش کرده و مى‏گوید: به خدا سوگند که من بر تو حریص و بخیل بودم بر من چه بهره‏ اى دارى؟ مال گوید: از من به مقدار کفنت برگیر، سپس به فرزندانش رو کرده و مى‏گوید: به خدا سوگند من شما را دوست داشتم و از شما حمایت مى کردم، چه بهره‏اى از شما دارم؟ فرزندانش مى‏گویند: ما تو را تا گورت همراهى کرده و در آن مى‏پوشانیم. سپس به عملش رو کرده و گوید: به خدا سوگند من در راه انجام تو، تنبل کردم اگر چه بر من گران بود. اکنون چه بهره ‏اى از تو دارم، عملش گوید: من در قبر و در برخاستن از قبر (روز قیامت) همراهت هستم تا من و تو بر خدایت عرضه شویم"
در روز قیامت از اینکه چه دوستی را هم انتخاب میکنیم سؤال می‌کنند. بسیار مهم است که در تشییع جنازه انسان، چه کسی شرکت کند. چون آنها سرنوشت انسان را معلوم میکنند. " رسول خدا(ص) فرمود: بنگريد: كه با چه كسى هم صحبت هستيد؟ زيرا هيچ كس نیست كه مرگش فرا رسد جز آن كه يارانش در پيش خدا برابرش مجسم شوند، اگر از نيكان باشد نيكانند (و بدان ها شاد شود) و اگر از بدان باشد بد هستند (و بداند كه به سرنوشت آنان دچار شود) و هيچ كس نيست كه بميرد و هنگام مرگش ‍ برابر او مجسم نشود"
این شر بودن رفیقت که عمل رفیقت است و خیر بودن رفیقت هم که عمل رفیق تو است، در سرنوشت تو تأثیر دارد. چه کسی گفته است من را فقط در گور خودم میگذارند؟ چه کسی این حرف را زده است؟ تو را فقط در گور خودت میگذارند؛ ولی عمل خیر رفیقت در تو اثر میگذارد.
هدف رسالت انبیاء، انذار است. اصلاً انبیاء آمدهاند تا هشدار بدهند. چرا؟ چون ذات انسان، اینگونه خلق شده است: در سوره معارج آیه 19 می فرماید: "به یقین انسان حریص و کم‌طاقت آفریده شده است" در سوره انبیاء آیه 37 می فرماید: "انسان از عجله آفریده شده؛ ولی عجله نکنید؛ بزودی آیاتم را به شما نشان خواهم داد!" در آیه 34 سوره ابراهیم می فرماید: "انسان، ستمگر و ناسپاس است!" در سوره علق آیه6 می فرماید: "چنین نیست (که شما می‌پندارید) به یقین انسان طغیان می‌کند" اصلاً آماده طغیان است. به یک چنین موجودی میگویند تو آدم بسیار خوبی هستی یا باید به او بگویند حواست را جمع کن؟
این رسالت، قرآنی است. کسانی که غیر از این بگویند بیخود گفتهاند. آنها اصلاً یک ملاک قرآنی ندارند. نگرانی همه آنها این است که اگر ما مردم را هشدار بدهیم، از دین میروند. خب بروند. مگر بنا است من شما را پای دین نگه دارم؟ قرآن کریم در سوره نور آیه 54 به پیامبر میفرماید: "و بر پیامبر چیزی جز رساندن آشکار نیست" یعنی: پیامبر ما! تو فقط به اینها بگو. آن مردمی که ماندند سراغ تو میآیند. مردم ماندهاند؛ ولی هنوز سراغ من نیامدهاند. کسی که میآید و میگوید خراب کردهایم را نباید ناامید کرد. به او باید گفت: اگر به اندازه شیطان هم گناه داشته باشی خدا میبخشد؛ ولی برای کسی که در طایفه ماند، نه برای اینکه افراد در طایفه بمانند. آن، تحریف دین است.
امام باقر از حضرت ختمی‌مرتبت(ص) به واسطه جابر ابن عبد الله انصاری در ملاقاتی که با او داشتند نقل کردهاند: یعنی: وقتی دشمن خدا یعنی کسی را که ولی خدا نیست به سوی قبرش میبرند... کسی که ولی خدا نباشد دشمن خدا است. یعنی ما. ما دشمن خدا هستیم. روی موازین، حکم صادر کردم. ولیّ خدا چه نشانهای دارد؟ وقتی ما ندانیم ولی خدا چه نشانهای دارد نباید ناراحت شویم. چند نشانه دارد؟ وقتی ندانیم چند نشانه دارد یعنی اهلش نیستیم. یا ولی خدا هستیم یا عدو خدا. وقتی میگویند عدو خدا چرا فقط نمرود به ذهن شما میآید؟
"رسول خدا(ص) می فرمایند: چون دشمن خدا را بردارند تا به سوی قبرش ببرند با صدای بلند به آنان که جنازه اش را می‌برند، می‌گوید: برادرانم! آیا شکایت مرا نمی‌شنوید، نسبت به آنچه سر این برادر بدبختتان وارد شد"





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده