فهرست مطالب سایت

ظهرهای ماه مبارک رمضان 95 - جلسه 08

موضوع : نًفس
تاریخ انتشار : 24 شهریور 1399


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجدحضرت امیر(ع)



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از این که اصطلاحات عام را در مباحث سلوک عرض کردم واژه تخلیه، تحلیه و تجلیه، نوبت به حدیثی از ساحت مقدس پیغمبر و امیرالمؤمنین در زمینه معرفی نفس می‌رسد این دو شخصیت نفس را برای ما معرفی می‌کنند، حدیث اول از ساحت مقدس رسول گرامی، پیامبر می‌فرماید که: (أعدی عدوکَ نَفْسُکَ التی بَیْنَ جَنْبَیْک؛ "سر سخت‌ترین، دشمن‌ترین دشمن تو نفس تو است که در بین دو پهلوی تو قرار دارد"( به حسب فرمایش رسول گرامی:
• نفس رفیق انسان نیست، دشمن است این نکته اول.
• نکته دوم دشمن سر سخت است در بحث‌های سیاسی روز یک قاعده‌ای وجود دارد و آن این است که می‌گویند: ما دوست و دشمن دائمی نداریم منافع دائمی داریم یعنی هر جا منافع ما اقتضاء بکند دشمن ما می‌شود دوست، دوست ما می‌شود دشمن این حرف سیاست مدارها است کاری به آنها نداریم ما، اما پیغمبر می‌فرماید: (أعدی عدوکَ) خیلی سر سخت است دست بردار نیست این هم نکته دوم از فرمایش رسول گرامی.
• فرمایش حضرت سومین نکته را هم در بردارد می‌فرماید: (نفسُک التی بین جَنبَیک) آن نفسی که درون توست، دشمن بیرونی نیست منتظر بشوی بیاید یا نیاید، داخل است درونی است.
پس اولاً دشمن است رفیق نیست. ثانیاً سر سخت است دست بردار نیست. ثالثاً درونی است همه جا حاضر است هرجا هستیم آن هم هست. می‌گویند: دوست هزار تاش بله؟ و دشمن یک دانه‌اش؟ خب این همیشه همراه ما است، همینی که یک دانه‌اش هم زیاد است همیشه همراه ما است، پس چرا این قدر گارد ما باز است؟ این یک. چرا این دشمن را نمی‌شناسیم؟ اگر بخواهد با ما دشمنی کند چکار می‌کند؟ چه‌جوری پدر آدم را درمی‌آورد؟ پس دشمن همه جا حاضر است پشت مرزها نیست که نیروهای امنیتی بتوانند دَک‌شان کنند و نظامی، همیشه هست، در محوطه حاضر است. این فرمایش اول.
فرمایش دوم از ساحت مقدس امیرالمؤمنین است باز در معرفی نفس، آقا می‌فرمایند: (نَفْسُکَ أَقْرَبُ أعدائِک؛ "نفس تو نزدیک‌ترین دشمن است") باز دو نکته در فرمایش حضرت است، اولاً نفس را دشمن معرفی می‌کند نه رفیق، ثانیاً می‌گوید: نزدیک است. رسول گرامی می فرماید: درونی است آقا می‌فرماید: نزدیک است. سر سخت است، دست بردار نیست، درونی است، نزدیک است یعنی همیشه هست. باید ما نحوه‌ی دشمنی نفس را بشناسیم مهم است. همه ما وقتی یک خطایی از ما سر می‌زند می‌گوییم که خدا لعنت کند شیطان را یعنی شیطان باعث این لغزش شد اما شما می‌دانید شیطان خودش یک لغزش در زندگی‌اش پیدا کرد. چه کسی باعث لغزش شیطان شد؟ ابلیس دیگری که وجود نداشت که، آن کسی که رئیس کل گمراه کنندگان را از راه به در کرد نفس است، نفس. آن هم غافل شد از نفس، پدرش درآمد بعد هم افتاد در خط لجبازی دیگر اصلاح نشد تا روز قیامت هم اصلاح نمی‌شود. پس باید بدانیم که این موجودی که می‌تواند شیطان را از کار بیاندازد و در یک جایی یک نحوه از مخالفت‌هایش و دشمنی‌هایش اتحاد با شیطان است یعنی دو تایی دست به دست هم می‌دهند پدر انسان را در می‌آورند خب حالا ببین چه‌جوری کار می‌کند، چه‌جوری کار می‌کند؟
حالا ببینیم که نحوه‌ی دشمنی نفس، نحوه دشمنی شیطان چی بود؟ وسوسه. نحوه دشمنی نفس چیست؟ چکار می‌کند با آدم؟ من به حسب آن چه که در آیات و روایات آمده چند راه را پیدا کردم البته برخی‌ها که تحلیل کننده‌های شخصیت انسانی هستند طُرق دیگری هم گفتند، خب من بنا ندارم فرمایشات آنها را بیان بکنم بنا دارم که فرمایشات پیغمبر و آل پیغمبر را ذکر بکنم، آنها این را می‌فرمایند:
اولین طریق: توجیه‌گری نفس است، توجیه‌گری، دلیل تراشی برای کار خلاف خودش. من چرا این کار را می‌کنم؟ به این دلیل حالا برخی از ادله واقعاً از خانه عنکبوت سست‌تر است می‌گوید: تو اگر بیت المال را ندزدی خب یکی دیگر می‌دزدد، این که دارد بیت المال را می‌دزدد دارد خودش را توجیه می‌کند که چرا من دارم برمی‌دارم؟ خب حالا تو برنداری یکی دیگر برمی‌دارد خب بردار فدای سرت، این کار نفس است. چرا ماهواره داشته باشد؟ می‌خواهد اخبار را اطلاع داشته باشد، نه آخر مگر او کارشناس ارشد سیاسی است و تاثیر گذار در سیاست؟ چه محلی‌اش، چه منطقه‌ای، چه جهانی؟ باید ماهواره باشد دیگر توجیه است کار نفس است. اولاً به ما می‌گویند که نفس دشمن است از دشمن هم خیر برنمی‌آید خداوند در سوره یوسف آیه 53 میفرماید: (إِن النفْسَ لَأمارَةٌ بِالسوءِ؛ "نفس (سرکش) بسیار به بدیها امر می‌کند") یعنی همواره به بدی دستور می‌دهد همواره، لام تاکید، اماره بسیار امر کننده و متعلقش هم بدی است دیگر چه‌جوری به ما بگویند که مراقب خودتان باشید، خب این که کارش دستور به بدی است اما از طرفی در تقابل با یک حقیقت در نهاد انسان است به نام فطرت عقل که فطرت عقل، کمال طلب است، حق گراست چون نفس همواره با فطرت عقل در امور با هم در تعارض هستند برای این که از فشار فطرت عقل خارج بشود چکار می‌کند؟ روی می‌آورد به طرف توجیه‌گری، برای این که می‌خواهد آن محکومش نکند توجیه می‌کند که اگر این رشوه را نگیرد خب زن و بچه چه می‌شوند؟ اگر این انفاق را بکند این منافات با دور اندیشی دارد، این جور حرف‌ها هم که می‌دانید مساوی با کفر است چرا مساوی با کفر است خیلی ساده است وقتی شخص این حرف را می‌زند یعنی او فهمید ولی پیغبر متوجه نشده است، این که پیغمبر گفته همه‌ی مال را بده خُب متوجه نشده، او می‌فهمد که منافات با دور اندیشی دارد ولی نفس انسان کارش توجیه‌گری است. در سوره مبارکه قیامت آیه 14 (بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَی نَفْسِه بَصیرَةٌ؛ "بلکه انسان خودش از وضع خود آگاه است") یعنی انسان بر نفس خودش آگاه است این که چه گندی دارد می‌زند می‌داند آدمی‌زاد، کی می‌داند؟ فطرت عقل، عقل می‌فهمد نفس چکار دارد می‌کند. در سوره مبارکه قیامت آیه 15 می فرماید: (وَ لَوْ أَلْقَی مَعَاذیرَهُ؛ "هر چند (در ظاهر) برای خود عذرهایی بتراشد") یعنی اگر چه عذر تراشی بکند و توجیه‌گری بکند یعنی بگوید اگر او برندارد دیگران برمی‌دارند، ماهواره باشد که اخبار را خبر داشته باشم. یک چیزی را همیشه یادت باشد ما داروی‌مان هم تحریم بود، بود یا نبود؟ اما فضای مجازی ما هیچ وقت تحریم نبود و قرآن کریم در سوره بقره آیه 120 می‌فرماید که پیغمبر ما (لَنْ تَرْضَی عَنْکَ الْیَهودُ وَ لَا النصَارَی حَتَی تَتبِعَ مِلتهُم؛ "هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، (تا به طور کامل، تسلیم خواسته‌های آنها شوی، و) از آیین (تحریف یافته) آنان، پیروی کنی") آنها هیچ وقت از تو راضی نمی‌شوند، آنها برای رضای خاطر تو هیچ کاری را نمی‌کنند، مگر این که تو مثل آنها بشوی و آنها برای ما برنامه ریختند که ما مثل آنها بشویم که شدیم، حالا کسی واقعاً بخواهد راجع به مضرات فضای مجازی صحبت بکند دیگر لاتعد و لاتحصی است مضرات واقعاً لاتعد و لاتحصی است اما در عین حال ورود به فضای مجازی هم در زندگی افراد غیر قابل انکار است، نه شخص می‌تواند رهایش کند و نه آن چیز مثبتی است. این یکی از طرق دشمنی نفس است، توجیه‌گری، زیاد هم می‌آورد. الفاظ روشن فکری و الفاظ فانتزی که ظاهرش دل شخص را می‌برد و لکن واقعش حیثیت شخص را. جملات آن چنانی بگذریم نمی‌خواهم وارد این مباحث بشوم می‌خواهم فقط شما بدانید که آن چکار می‌تواند با ما بکند.
دومین طریق: تسویف نفس است. تسویف یعنی امروز و فردا کردن، کار امروز را به فردا انداختن. تسویف هم که در زندگی اغلب ما است از کی ورزش را شروع می‌کنی؟ شنبه، امروز یک‌شنبه است این را می‌گویند تسویف امروز و فردا کردن. از کی سیگار را ترک می‌کنی؟ بعد از ماه رمضان، از کی إن‌شاءالله نمازت را درست می‌خوانی؟ وقتی می‌‌خواهم بروم حج، 70 سال نماز را غلط می‌خواند انگار نه انگار اسمش درآمده إن‌شاءالله مشرف می‌شود حج البته امسال که نه، بعد می‌آید پیش حاج آقا که نماز من را چکار کن؟ درست کن این تسویف است دیگر، تازه این هم که نماز را دارد می‌رود درست می‌کند خدا وکیلی برای رضا خدا نیست چون می‌داند که یکی از نمازهایی که باید بخواند نماز طواف نساء است که اگر اشتباه بشود حاج خانم مشکل پیدا می‌کند، آری و إلا اگر برای رضای خدا باشد که از 15 سالگی نماز به او واجب است و خانم‌ها که از 9 سالگی چرا سر 70 سالگی درستش می‌کنند؟ چون سر 70 سالگی اسمش درآمده هی امروز و فردا کرده این را می‌گویند تسویف این کار نفس است. پرونده سیاه، توبه می‌کنیم حالا شب نوزدهم، شب نوزدهم مفصل توبه می‌کنیم، مگر زنده‌ایم شب نوزدهم از کجا معلوم که شب نوزدهم زنده باشیم یعنی اگر مثلاً امشب توبه کنیم خدا نمی‌پذیرد هم الآن اگر توبه کنیم خدا نمی‌پذیرد حتماً شب نوزدهم؟ کی به ما تضمین داده که تا شب نوزدهم هستیم که کار امروز را به فردا می‌اندازیم کی؟ نفس به ما وعده می‌دهد مفصل، عالی، درجه یک، می‌گوید: احیایی می‌رویم که هیچ کسی اصلاً نمی‌داند کجاست. (قال الباقر علیه السلام: إِیاکَ والتسویفَ فإنهُ بَحرٌ یَغرَقُ فیه الهَلْکی؛ "بر حذر باشید از امروز و فردا کردن یک بحری است، یک دریایی است که مردمان در آن غرق می‌شوند"( نه شناور. آقای من امیرالمؤمنین بیان نورانی‌شان این است که (لادینَ لِمُسوفٍ بالتوبَةِ؛ "کسی که توبه‌اش را به فردا می‌اندازد اصلاً دین ندارد") راحت صریح اللهجه اصلاً دین ندارد کسی که توبه‌اش را می‌اندازد به فردا، نوزدهم إن شاءالله توبه می‌کنیم، می‌فرماید به این که (فی ما کَتَبَهُ إلی بعضِ أَصْحَابِه فَتَدارَک ما بَقیَ مِن عُمرِک وَ لَاتَقُلْ غَداً و بعدَ غدٍ فإنما هلکَ مَن کانَ قَبلَكَ بِإقامَتِهِم على الأمانِي و التسوِيفِ حتى أتاهُم أمرُ الله بَغتةً و هُم غافِلونَ؛ "در آن نامه ای که به بعضی از اصحاب خود نوشتند: آن چه را که از عمرت باقی مانده است دریاب و مگو فردا و پس فردا، زیرا پیشینیانت به آن سبب هلاک شدند که تکیه بر آرزوها کردند و امروز و فردا نمودند تا آن که فرمان خدا ناگهان رسید در حالی که غافل بودند") یعنی در آن مرقومه‌ای که به بعضی اصحابشان نوشتند: آن منقصت و نقیصه در باقی مانده عمرت را تدارک کن خیلی کارها را نکرده، سلوک عملی را آغاز نکرده 70 سالش شده است، 80 سالش شده است دارد تمام می‌شود معلوم نیست امروز تمام بشود یا لحظه‌ی دیگر فرق ما با پیغمبر این است ما به پیرمردها و بزرگ‌ترها مان احترام می‌گذاریم به آنها می‌گوییم إن‌شاءالله بعد از 120 سال، وقتی می‌گوییم بعد از 120 سال وقتی یک حرف را چهار بار بزنیم هم خودمان باور می‌کنیم هم آن طرف مقابل باورش می‌شود که مرگش بعد از 120 سال است اگر نبود که خُب آنها نمی‌گفتند که، هم پسرم می‌گوید هم دخترم می‌گوید هم نوه‌هام می‌گویند آقاجون إن‌شاءالله بعد از 120 سال اما پیغمبر می‌فرماید به این که من چشمم را که به هم می‌زنم، پلک می‌زنم یک کار طبیعی است شما هم می‌کنید همه ما انجام می‌دهیم، پلکم را که می‌بندم نمی‌دانم خدا به من اجازه می‌دهد پلک را باز کنم یا نه؟ ایشان تا این حد منتظر مرگ هستند بنده و شما هم که می‌گوییم بعد از120 سال از 80 هم که بخواهی حساب بکنی 40 سال وقت است دیگر چه برسد به جوانی که 20 سالش است و 22 سالش است آن که دیگر 80 سال وقت دارد 100 سال وقت دارد تا 120. خُب معلوم است که چه بلایی سر آدم می‌آید، معلوم است که چه بلایی سر آدم می‌آید. حضرت می‌فرماید: در همین عمر باقی مانده آن منقصتت را تدارک کن، کارهایی که باید می‌کردی ولی نکردی انجامش بده و نگو فردا و پس‌فردا این کار را می‌کنم چرا؟ چقدر زیبا بیان می‌کنندپیشینیان تو با این امروز و فردا کردن به هلاکت کشیده شد کارشان و به آرزوهای طولانی این قدر گفتن امروز و فردا، امروز و فردا که یک مرتبه امر الهی رسید مرگ، ناگهان بانگی برآمد خواجه مُرد. نگذاشت تو وصیت بنویسی بنابراین وقتی خدایی که مرگ را بغتةً می‌فرستد و نمی‌گذارد کسی، البته خدا خیلی آقاست هیچ گاه بدون اطلاع قبلی کسی را از دار دنیا نمی‌برد منتها ما اطلاع خدا را جدی نمی‌گیرم مرگ همسایه اطلاع قبلی است، موی سفید اطلاع قبلی است، بیماری‌ها اطلاع قبلی هستند از قبل دارد اطلاع می‌دهد که بابا یواش یواش داری مستهلک می‌شوی امام تا آخر عمرش زیر بغل‌هایش را می‌گرفتند نماز ایستاده می‌خواند زیر بغل فیلم‌شان را دیدید دیگر این فرق یک مجتهد با غیر مجتهد در همین است او باور کرده خدا را زیر بغل‌هایش را می‌گرفتند نمازش را ایستاده می‌خواند حالا من دو ساعت در صف شیر می‌ایستم که 50 تومان ارزان‌تر به من بدهند حرفی نیست آن دو ساعت را می‌ایستم چون 50 تومان در آن منفعت است اما برای خدا اصلاً حرفش را هم نزن صندلی و مبل و ... یک مقداری مراعات بکنیم اگر واقعاً می‌توانیم نماز را غیر حالت مُبله بخوانیم حرمت خدا را نگه بداریم از باب کلام یَجُر الکلام بود نمی‌خواستم بگویم حضرت زین العابدین علیه السلام می‌فرماید که (أعِنی بِالْبُکَاءِ عَلَی نَفْسِی قَدْ أَفْنَیْتُ بِالتسْویفِ وَ الْآمَالِ عُمُری وَ قَدْ نَزَلتُ مَنزِلَةَ الآیِسینَ مِنْ خَیری؛ " خدایا بر گریه بر خویشتن مرا یاری بده، من عمرم را به امروز و فردا کردن و آرزوهای باطل نابود ساختم و اینک به جایگاه ناامیدان از خیر و صلاح فرود آمده ام") یعنی خدایا من را در گریه کردن بر نفسم کمک کن، حرف را ببین چقدر خوشگل حرف می‌زند بر گریه کردن بر نفسم که بیچاره کرده است من را کمکم کن من را به فنا داد امروز و فردا کردن آرزوهایی که در زندگی‌ام پیدا کردم این‌هایی که امروز و فردا در زندگی‌شان می‌کنند کارشان به اینجا می‌کشد و من شدم در زمره‌ي مأیوسین از رحمت تو چون امروز را به فردا می‌کنم 20 را می‌رسانم به 30، 30 را می‌رسانم به 40، 40 را می‌رسانم به 60، 60 را می‌رسانم به 70، 70 می‌گویم دیگر نمی‌شود جبران کرد، دیگر نمی‌شود جبران کرد این بلا را نفس سر انسان می‌آورد.
سومین طریق: نفس جایگاه هر بدی است. اصلاً ما از نفسمان خوبی نخواهیم دید در حالت اولیه، یک. اگر هم اصلاحش بکنیم باز نمی‌توانیم به آن اعتماد بکنیم چون موجود قابل اعتماد نیست، دو. پس هیچ وقت در امان نیستیم، سه. پس چرا این قدر بی‌خیال هستیم، چهار. کأن که اصلاً ما چیزی به نام دشمنی نفس نداریم، زندگی‌مان را داریم می‌کنیم اگر خدای نکرده بگویند این آزمایشی که تو دادی یک مقداری تردید دارند آقایان دکترها، ممکن است یک بیماری باشد که حتی از بردن اسمش ناراحتی ولی دو نفر از عالی‌ترین شخصیت‌های نظام خلقت می‌گویند آقا تو با دشمنت همنشین هستی، چرا دشمنی‌اش را احساس نمی‌کنی؟ چون خیلی به آن اعتماد کردی یا خیلی جاهلی است یکی از این دو تا. سومین طریق دشمنی‌اش إن‌شاءالله جلسه بعد.





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده