فهرست مطالب سایت

بانوی آسمانی

موضوع : نگاهی بر زندگانی حضرت خدیجه (س)
تاریخ انتشار : 03 خرداد 1397


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : برنامه آفتاب شرقی - شبکه اول سیما



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست


تا روز قیامت تمام کسانی که سر سفره هدایت دین اسلام مینشینند، باید خودشان را مدیون حضرت خدیجه بدانند.
رسول گرامی می‌فرمایند: "دین بر پا نشد و ریشه ندواند مگر به واسطه مجاهدتهای علی در جبههها و آوردگاهها و مجاهدت مالی حضرت خدیجه "
یعنی تا روز قیامت، استواری دین مدیون حضرت خدیجه کبری است.
تبار حضرت خدیجه
قرآن در سوره مبارکه نحل آیات 58 و 59 یکی از سنتهای جاهلیت را اینطور معرفی میکند: "در حالی که هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه می‌شود؛ و به شدّت خشمگین می‌گردد، بخاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری می‌گردد؛ (و نمی‌داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم می‌کنند!"
وجود نازنین حضرت خدیجه در چنین فضایی به دنیا آمدهاند. اما به این بانو در خانواده افتخار شده است.
خدیجه یعنی بیگانه از ناپسندی و نارواها و نازیباییها. این حکایت از این معنا میکند که آن خانواده از نظر رشد فکری، تابع قواعد جاهلیت نبوده است. دخترکُشی وجود ندارد. به دختر افتخار میکنند. افتخار به دختر را در نام‌گذاری برای او به همگان اعلام میکنند.
یکی از لقبهای ایشان، طاهره است. در مورد لقب ایشان بیان شده است: "در دوران جاهلیت او به لقب طاهره نامیده میشد به خاطر اینکه بسیار پاکدامن بود. "
سرور و بزرگ زنان تبار قریش یکی دیگر از القاب حضرت خدیجه کبری است.
در مورد ایشان آمده است: " در دوران جاهلیت سرور و بزرگ زنان تبار قریش نامیده میشد. "
یکی دیگر از القاب ایشان، مبارکه است به معنای بانوی پربرکت. این لقب در تورات و انجیل آمده است. مرحوم مجلسی در کتاب بحار از فردی به نام عبدالله سلیمان نقل میکند: ما در بشارتهای انجیل و بیان اوصاف و نشانههای آخرین پیامبر خدا چنین خواندیم که خداوند خطاب به حضرت عیسی می‌فرماید: "نسل حضرت محمد از آن بانوی مبارکه است، او همدوش مادرت مریم در بهشت خواهد بود."
مناقب حضرت خدیجه
در سوره مبارکه احزاب آیه 32 در وصف زنان پیغمبر فرموده است: " ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید، اگر تقوا پیشه کنید"
حضرت رسول اکرم همسران متعددی داشتهاند اما در بین همه اینها به حضرت خدیجه فرموده-اند: " تو بهترین مادران مؤمنان و بافضیلت‌ترین آنان هستی و سرور زنان عالم هستی" نه فقط قریش.
در زیارتنامه حضرت خدیجه که از زیارتنامههای مأثور است آمده است: " سلام بر همسران پاک و نیک تو، مادران مؤمنان به خصوص سلام بر بانوی راستین و پاک و پاکیزه، خشنود و پسندیده، خدیجه بانوی بزرگ، مادر مؤمنان." این، برتریِ حضرت خدیجه کبری بر سایر زنان رسول است.
رسول گرامی فرمودند: "برترین زنان بهشت، خدیجه بنت خویلد است."
در سوره واقعه آیه 10 و 11 می فرماید: "و پیشگامان پیشگامند، آنها مقرّبانند!" در بیان نورانی همین روایت از ساحت مقدس امام معصوم اینطور آمده است: " اینهایی که در آیه شریفه آمدهاند، پیامبر و علی ابن ابی طالب و ائمه و فاطمه زهرا و خدیجه کبری هستند"
وجود نازنین حضرت خدیجه شخصیتی دارد که به ایشان از ناحیه خدا و ملک مقرب خدا، سلام رسانده شده است. پیغمبر فرمودند: جبرئیل نزد من آمد و اینطور بیان کرد: " سلام خدا و سلام من را به جناب خدیجه برسان و به او بشارت بده که در بهشت، یک خانهای دارد که هیچ درد و رنج و آلامی در آنجا وجود ندارد."
اعتقاد حضرت خدیجه
روز نخستی که آیه شریفه 214شعراء نازل شد: "و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن!"، پیامبر مأموریت پیدا کرد که در ابتدا در اولین جلسه علنی، خویش و قومهایش را انذار و دعوت به اسلام کنند. پیامبر سه روز متوالی اقوامشان را دعوت کردند و به آنها اطعام کردند. ... در آن جلسه روز سوم فرمودند: هیچ کس مانند من برای خویش و قومش مهربانی و خیرخواهی نکرده است. من پیغمبر خدا هستم. مأموریتشان را بیان کردند. بعد فرمودند: هر کسی که امروز مرا تأیید کند و با من همراه شود بعد از من وزیر و جانشین و وصی خواهد بود. وجود نازنین حضرت امیر المؤمنین علی در حالی که سیزده ساله بودند، هر بار پیامبر این را فرمودند، اعلام آمادگی کردند. اینها یعنی چه که فقط ایشان اعلام آمادگی کردند؟ در حالی که دیگران میگفتند او را رها کنید.
حضرت خدیجه کبری فقط رسالت رسول گرامی را قبول نداشت. پیغمبر فرمودند: "شما راجع به خدیجه صحبت میکنید. کجا کسی مانند خدیجه پیدا میشود؟ او مرا تصدیق کرد زمانی که همه شما مرا تکذیب کردید. او مرا کمک و موازرت کرد. (یعنی پولش را در اختیار من قرار داد.) و به واسطه مالش در دین یاری کرد."
این یعنی اینکه او باور داشت پیامبر راست میگوید. این باور برای برخی در اثر معجزه حاصل می-شود. برای برخی با معجزه هم حاصل نمیشود. برای حضرت خدیجه بدون معجزه حاصل شده است. این یعنی عظمت شخصیت حضرت خدیجه ، نهایت روشنی ضمیر، نهایت خرد که از پیغمبرش معجزه نمیخواهد. اینطور نیست که شما فکر کنید هر یک از همسران هر پیغمبری، شیفته و وابسته آن پیغمبر شود. همسر نوح اینطور نبود. همسر لوط اینطور نبود. اینطور نیست که اعتقاد پیدا کند و مالش را هم بگذارد.
اعتقاد حضرت خدیجه استمراری است. فقط به پیامبر نیست. وقتی حضرت خدیجه ایمان آورد حضرت امیر سیزده ساله بودند. پیامبر به حضرت خدیجه فرمودند: "ای خدیجه این علی، مولای تو است. آقای تو است. او مولای اهل ایمان و امام آنها بعد از من است. خدیجه به پیغمبر عرض کرد: راست فرمودی ای رسول خدا! همانا من همان گونه که شما فرمودی با او (امیرالمومنین) بیعت کردم؛ خداوند و تو را (بر این کار) شاهد می‌گیرم و همانا برای شهادت، خداوندِ گواه و دانا کفایت می کند." این نهایت خرد است. حضرت خدیجه تمام نسخه رسالت پیامبر را تأیید کرده است آن هم بدون معجزه. دیگران معجزه دیدند و باور نکردند.
رسول گرامی به حضرت خدیجه فرمود: "همانا خداوند متعال به واسطه تو روزی چند بار در مقابل ملائکه افتخار میکند."
وقتی حضرت حق به ملائکه فرمود: میخواهم انسان را خلق کنم، ملائکه گفتند: ما که تسبیح می‌گوییم. فرمود: من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید. یکی از چیزهایی که خداوند میدانست وجود نازنین حضرت خدیجه بود. این بانو در آن دوران، این همه خرد و بصیرت داشته است که بی نظیر است. به همین دلیل است که در «عوالم العلوم» روایتی آمده است که پیامبر میفرماید: "من عاشق خدیجه بودم. از خدا خواستم که روز قیامت من و او با هم باشیم. "
وقتی حضرت خدیجه از دار دنیا رفتند سال دهم بعثت بود. بعد از آن هر گاه حضرت رسول گرامی راجع به خدیجه کبری یادی کردند چشمان مبارکشان اشکآلود می‌شد. هر وقت میخواستند عنایت و بخششی بکنند اول به دوستان و دوستداران حضرت خدیجه بخشش میکردند. قدردانی رسول گرامی از عظمت این شخصیت حکایت میکند.
در کتاب «قاموس الرجال» که یک کتاب رجالی است از عایشه نقل شده است: " هر وقت می-خواستیم به رسول خدا تقرب پیدا کنیم با یاد خدیجه این کار را می‌کردیم."
حضرت رسول فرموده‌اند: "بهشت به چهار زن مشتاق است. یکی از آنها وجود نازنین حضرت خدیجه کبری است" که در دنیا و در آخرت همسر رسول گرامی است. این منقبت ایشان است که فقط ایشان، همسر قیامتی است.
تمجید حضرت رسول نسبت به حضرت خدیجه در متون تاریخی و روایی بسیار هست. ایشان همسر دیگر هم داشتهاند. ولی از کسی تعریف نمیکنند. نسبت به حضرت خدیجه اظهار تمجید کردهاند. حضرت رسول فرمودهاند: "خدا نظیر او و بهتر از او برای من قرار نداده است. او به من در زمانی که همه مردم کافر بودند، ایمان آورد. هنگامی که مردم مرا تکذیب کردند او مرا تصدیق کرد. مردم مرا محروم کردند؛ ولی او اموالش را بی دریغ در اختیار من گذاشت."
نسب حضرت خدیجه و انتساب حضرت خدیجه برای دو امام مورد افتخار قرار گرفته است:
1. وقتی وجود نازنین حضرت زین العابدین در شام خطبه میخوانند و میفرمایند: "هر کس که مرا مي‏شناسد که مي‏شناسد و هر کس که مرا نمي‏شناسد، خود را به او معرفي مي‏کنم، تا بشناسد... منم فرزند فاطمه زهرا، منم فرزند سرور زنان، منم فرزند خدیجه کبری" خودشان را منتسب میکنند به ایشان و به این انتساب افتخار میکنند.
2. وجود نازنین امام عصر در دعای ندبه خودشان را به حضرت خدیجه کبری منتسب میدانند: "كجاست سرسلسله مخلوقات، داراى نيكى و تقوا، كجاست فرزند پيامبر برگزيده، و فرزند علی مرتضى، و فرزند خديجه روشن جبين (یعنی خدیجه شریف و برتر)، و فرزند فاطمه كبرى؟ " جزء مفاخره حضرت ولی عصر، امام زمان است.
متأسفانه در طول تاریخ نسبت به ایشان حسادتهایی شده است و جفا شده است. در رابطه با سن ایشان است که به دروغ و دسیسه گفتهاند ایشان چهل ساله بودهاند. همه آنهایی که در سن حضرت خدیجه اختلاف میکنند در چند چیز اختلاف ندارند:
1. ایشان در پنجاه سالگی از دار دنیا رفته است.
2. ایشان در سال دهم بعثت از دار دنیا رفته است.
3. پانزده سال قبل از بعثت ازدواج کرده است.
اینها را که کنار هم بگذاریم سن ازدواج ایشان، بیست و پنج خواهد بود. یعنی هم سن پیغمبر بوده‌اند. پس قول بیست و پنج سالگی را به طور منطقی باید پذیرفت. در این سه مورد هیچ اختلافی وجود ندارد. افتخار حضرت خدیجه این نیست که چند ساله بوده‌اند. تمام افتخار حضرت خدیجه کبری ، این است که ایشان ظرفی برای فاطمه زهرا است. جاهلیت نتوانسته است این ظرف را به نجاست بکشاند. عظمت ایشان این است که برای باردار شدنشان به حضرت فاطمه زهرا ، مائده بهشتی میآید.
در رابطه با سن ایشان از برخی منابع اهل سنت، مانند بلاذری در کتاب «انساب الأشراف» میگوید: پیامبر در هنگام ازدواج جوانی بیست و سه ساله بود و خدیجه، دوشیزهای بیست و هشت ساله بود. اولاً دوشیزه بوده است. قبلاً ازدواج نکرده است. ثانیاً بیست و هشت ساله است.
آیا حضرت خدیجه کبری پیش از پیامبر ازدواج کرده بودند یا نه؟ دو شوهر برای ایشان معرفی کردهاند: عتیق ابن عائذ ابن عبدالله مخزومی و ابو هاله تمیمی. دو آدمی که وقتی در تاریخ جستجو کنید هیچ تبار و اصل و نسبی ندارند.
حضرت ابوطالب در جلسه خواستگاری حضرت خدیجه کبری حضور دارند. وقتی میخواهند خواستگاری کنند می فرمایند: " خدیجه یک زن کامل و پاک و پاکدامن است که شاهان عرب و سران آنها و دلاوران قریش و بزرگان بنی هاشم و شاهان یمن و سردمداران طائف از او خواستگاری کردند و مال زیادی نیز (حاضر شدند) بپردازند، اما او به هیچ یک از آنان روی موافق نشان نداد و خود را برتر از آنان یافت."
امام صادق می‌فرمایند: " او سرور زنان قريش بود و هر زمامدار و رئيسي او را خواستگاري کرده بود ولي او خودش را به عقد کسي در آورد که خبر بحيراء به او رسيده بود."
مرحوم مجلسی در رابطه با حضرت خدیجه می‌فرماید: حضرت خدیجه در هنگام ازدواج با رسول گرامی ، دوشیزه بود. رقیه و زینب نه دختران او؛ بلکه دختران خواهرش هاله بودند که تحت سرپرستی و مدیریت و مورد مهر و مراقبت او بودند.

 


شما می توانید pdf های ضمیمه این پست را از لینک زیر دانلود نمایید

عنوان : حضرت خدیجه کبری(س)، بانوی آسمانی




    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده