فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی خَیرِ خَلقِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی عِترَتِهِ الطَّاهرِینَ وَ اللَّعنُ الدَّائِمُ عَلَی أَعدَائِهِم أَجمَعینَ إِلَی لِقَاءِ یَومِ الدِّینِ آَمِینَ یَا رَبَّ العَالَمینَ
بنیانگذارش بحثی که در روز شهادت حضرت امام باقر عرض میکنم، خود وجود نازنین حضرت باقر است.
یکی از موضوعات مهمی که در دین ما مطرح است، بحث گریه است. گریه در اسلام، موضوعیت دارد. وقتی خداوند در سوره مبارکه مریم آیه 58 مؤمنین را توصیف میکند، اشک ریختن را بیان میفرماید: «أُولئِكَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ....إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِيًّا» یعنی: مؤمنین کسانی هستند که خداوند به آنها نعمت عنایت کرده است. اینها کسانی هستند که وقتی آیات الهی برایشان تلاوت میشود، با حالت گریه به سجده میروند. پس گریه، عظمت دارد، نه افسردگی.
خداوند، گریه را نشانه درک حقیقت میداند. در سوره مبارکه مائده آیه 83 میفرماید: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدينَ» یعنی: اهل تقوا کسانی هستند که وقتی آنچه را بر پیامبر نازل شده، میشنوند، چشمانشان را میبینی که به خاطر درک حقیقت، اشک از آن جریان دارد و در این حالت میگویند: خدایا! ما ایمان آوردیم پس ما را با گواهان محشور کن. مراد از گواهان، اهل بیت پیامبر هستند. پس اشک، علامت درک حقیقت است، نه افسردگی.
به ما میگویند از خداوند در لسان دعا بخواهید: «اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِن عَینٍ لَا تَدمَعُ» یعنی: خدایا! به تو پناه میبرم از چشمی که اشک ندارد. فقط نباید از شر شیطان به خدا پناه برد؛ بلکه باید از چشمی هم که نمیبارد به خدا پناه برد.
بکاء به معنای جاری شدن اشک با یک قصد و هدف است. بنابراین اگر اشک جاری بشود ولی هدفی در آن نباشد و ناخودآگاه باشد بکاء نامیده نمیشود مثل زمانی که گرد و غبار به چشم انسان برود یا مثلاً زمانی که شخص با پیاز سر و کار دارد.
گریه اقسامی دارد:
- بکاء از ترس خدا که در جامعه ما وجود ندارد؛ چون همه ما رفیق خدا هستیم. این را امیر المؤمنین متوجه نمیشد و ما متوجه هستیم که میشود.
- اشک پشیمانی و ندامت.
- اشک از ترس عاقبتِ کار.
- اشک هجران.
- اشک وصل.
- اشک از جهت ترس از جهنم.
- اشک از جهت ترس از مردن و امور ملهک پس از مرگ. «جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ». سکرات مرگ، اشک را از چشم انسانهای عارف خارج میکند.
- گریه از روی خستگی و درد.
- گریه ریا و نفاق.
- گریه مصیبت.
یکی از مهمترین مصادیق گریه مصیبت، گریه در مصیبت حضرت ابا عبد الله الحسین است. ما در مصیبت امام حسین اشک میریزیم؛ چون دستور است. رهبران آسمانی ما، همانهایی که به ما گفتهاند همسرانتان با کدام خطبه به شما محرم میشوند و گفتهاند سبک زندگی اسلامی چیست و نماز و روزه و دین را برای ما تبیین کردهاند، فرمودهاند بر حسین گریه کنید. به بخشی از این روایات اشاره میکنم.
سید الشهداء در روز عاشورا سیزده وداع دارد. یکی از آنها وداع با همسرها و فرزندان است. حضرت در آن وداع فرمودند: «قُولُوا لِأَولِیَائِنَا یَهتَمُّونَ فِی إِقَامَةِ مَصَائِبِنَا» یعنی: به دوستان ما بگویید در برقراری عزای ما اهتمام داشته باشند. اهتمام داشتن یعنی همین کاری که شما کردید. یعنی زندگیتان را تعطیل کنید و در جلسه عزای اهل بیت شرکت کنید.
حضرت سید الشهداء در وداعشان با حضرت زین العابدین فرمودند: «یَا وَلَدِی! بَلِّغ شِیعَتِی عَنِّی السَّلامَ وَ قُل لَهُم إِنَّ أَبی مَاتَ غَریباً فَاندُبُوهُ وَ إِنَّ أَبی مَاتَ عَطشَاناً فَاذکُرُوهُ وَ مَضَی شَهیداً فَابکُوهُ» یعنی: فرزندم! سلام من را به شیعیان و پیروان من برسان و به آنها بگو پدرم غریبانه مرد. برای او گریه کنید. پدرم تشنه مرد. او را یاد کنید. پدرم شهید شد. برای او گریه کنید.
حضرت رضا علیه السلام میفرماید: «فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ» یعنی: گریهکنها باید برای حسین گریه کنند؛ فقط برای حسین. به پسر شبیب فرمود: «يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» یعنی: برای هر موضوعی خواستی گریه کنی این گریه را برای حسین قرار بده. به ما دستور به گریه دادهاند. چیزی که دستور باشد افسردگی نمیآورد.
گریه بر امام حسین از شش جهت قابل بحث است:
جهت اول: فقط انسانها بر امام حسین گریه نمیکند؛ بلکه همه موجودات بر ایشان گریه کردهاند. «قَالَ الصَّادِقُ عَلَیهِ السَّلَامُ: مَا قُتِلَ قَبْلَهُ أَحَدٌ كَانَ تَبْكِيهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ الْمَلَائِكَةُ وَ الْوَحْشُ وَ الْحِيتَانُ فِي الْبِحَارِ وَ الْجِبَالِ» یعنی: پیش از حسین کسی کشته نشد که آسمانها و زمین و ملائکه و وحوش بیابانی و ماهیهای دریا و کوهها بر او گریه کنند. مگر میشود آسمان و زمین بر کسی گریه کند؟ در سوره مبارکه دخان آیه 29 میفرماید: «فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ» یعنی: آسمان و زمین بر فرعون و فرعونیان گریه نکرد. یعنی امکان دارد گریه کنند ولی بر فرعون گریه نکردند.
امام صادق علیه السلام میفرماید: «إِنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنَ لَمَّا قَضَى بَكَتْ عَلَيْهِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ السَّبْعُ وَ مَا فِيهِنَّ وَ مَا بَيْنَهُنَّ وَ مَنْ يَنْقَلِبُ فِي الْجَنَّةِ وَ النَّارِ مِنْ خَلْقِ رَبِّنَا وَ مَا يُرَى وَ مَا لَا يُرَى بَكَى عَلَى أَبِي عَبْدِ اللهِ الْحُسَيْنِ» یعنی: زمانی که حسین ابن علی به شهادت رسید، آسمانهای هفتگانه و زمینهای هفتگانه و آنچه در آسمان و زمین است و آنچه بین آسمان و زمین است و همه آنهایی که بین آسمان و زمین تردد و رفت و آمد میکنند و بهشت و جهنم و آنچه که خدا خلق کرده است چه دیده میشوند و چه دیده نمیشوند، بر حسین گریه کردند.
جهت دوم: گریه بر امام حسین از روز عاشورا شروع نشده؛ بلکه از عصر آدم بوده است. من فقط به یک مورد اشاره میکنم. ابن عباس میگوید: «كُنْتُ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فِي خَرْجَتِهِ إِلَى صِفِّينَ فَلَمَّا نَزَلَ بِنَيْنَوَى وَ هُوَ شَطُّ الْفُرَاتِ قَالَ بِأَعْلَى صَوْتِهِ: يَا ابْنَ عَبَّاسٍ أَ تَعْرِفُ هَذَا الْمَوْضِعَ؟ قُلْتُ لَهُ: مَا أَعْرِفُهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ. فَقَالَ: لَوْ عَرَفْتَهُ كَمَعْرِفَتِي لَمْ تَكُنْ تَجُوزُهُ حَتَّى تَبْكِيَ كَبُكَائِي. فَبَكَى طَوِيلًا حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْيَتُهُ وَ سَالَتِ الدُّمُوعُ عَلَى صَدْرِهِ وَ بَكَيْنَا مَعاً وَ هُوَ يَقُولُ: أَوْهِ أَوْهِ مَا لِي وَ لِآلِ أَبِي سُفْيَانَ» یعنی: من در هنگام خروج علی ابن ابی طالب برای جنگ صفین با وی بودم. وقتی به منطقه نینوا که کناره فرات است رسید، با صدای بلند گفت: ابن عباس! اینجا را میشناسی؟ عرض کردم: نمیشناسم. فرمود: اگر تو هم مثل من اینجا را میشناختی از اینجا رد نمیشدی مگر اینکه گریه کنی. سپس دیدم علی ابن ابی طالب در حالی که روی اسب نشسته، مدتی طولانی گریه کرد تا جایی که محاسنش از اشک خیس شد. ما هم به حال علی گریه میکردیم. دیدم علی زمزمه میکند: ما با آل ابو سفیان چه کاری داریم؟ بعد میگوید: «فَسَقَطَ لِوَجهِه فَغُشِیَ عَلَیهِ طَویلاً» یعنی: علی آن قدر گریه کرد که با صورت از اسب به زمین افتاد و بیهوش شد.
جهت سوم: چقدر بر امام حسین گریه کنیم؟ یک روز؟ یک ماه؟ یک سال؟ یک هفته؟ شیعه برای هر کارش سند دارد. امام باقر علیه السلام میفرماید: «لَقَدْ كَانَ بَكَى عَلَى أَبِيهِ الْحُسَيْنِ عِشْرِينَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ! أَ مَا آنَ لِحُزْنِكَ أَنْ يَنْقَضِيَ؟ فَقَالَ لَهُ: وَيْحَكَ إِنَّ يَعْقُوبَ النَّبِيَّ كَانَ لَهُ اثْنَا عَشَرَ ابْناً فَغَيَّبَ اللهُ عَنْهُ وَاحِداً مِنْهُمْ فَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ عَلَيْهِ وَ شَابَ رَأْسُهُ مِنَ الْحُزْنِ وَ احْدَوْدَبَ ظَهْرُهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَانَ ابْنُهُ حَيّاً فِي الدُّنْيَا وَ أَنَا نَظَرْتُ إِلَى أَبِي وَ أَخِي وَ عَمِّي وَ سَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مَقْتُولِينَ حَوْلِي فَكَيْفَ يَنْقَضِي حُزْنِي» یعنی: پدرم علی ابن حسین بیست سال برای پدرش گریه کرد. غذا در مقابل ایشان گذاشته میشد گریه میکرد. خادم امام به ایشان گفت: آیا وقتش نشده که این حزن را تمام کنید؟ حضرت فرمود: وای بر تو. پیامبر خدا یعقوب دوازده پسر داشت که خدا یکی از آنها را از او پنهان کرد. پنهان کرد، یعقوب در رثای این فرزندی که غایب شده بود به قدری گریه کرد که چشمها و موهای سرش سفید و کمرش خم شد در حالی که فرزندش زنده بود و او فقط فرزندش را نمیدید. من، پدر و برادر و عمو و هفده نفر از خاندانم را دیدم که سر از تنشان جدا شده بود.
جهت چهارم: دشمن هم بر حسین گریه کرد. حمید ابن مسلم میگوید: «فَلَمَّا رَأَى الْحُسَيْنُ أَنَّهُ لَمْ يَبْقَ مِنْ عَشِيرَتِهِ وَ أَصْحَابِهِ إِلَّا الْقَلِيلُ فَقَامَ وَ نَادَى: هَلْ مِنْ ذَابٍّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ؟ هَلْ مِنْ مُغِيثٍ؟ هَلْ مِنْ مُعِينٍ؟ فَضَجَّ النَّاسُ بِالْبُكَاءِ» یعنی: وقتی حسین دید یار ندارد و هیچ یک از فرزندانش در قید حیات نیستند ایستاد و صدا زد: آیا کسی هست که از حریم پیغمبر دفاع کند؟ اهل توحید هست؟ کسی هست کمک کند؟ یاوری هست؟ حمید میگوید: همه آنهایی که آمده بودند حسین را بکشند دلشان به حال حسین سوخت و گریه کردند.
وقتی به خیمهها حمله کردند حضرت زینب به عمر ابن سعد خطاب کرد: «أَ یُقتَلُ أَبُو عَبدِ اللهِ وَ أَنتَ تَنظُرُ؟» یعنی: تو نگاه میکنی که حسین را میکشند؟ عمر سعد شروع به گریه کرد.
جهت پنجم: گریه بر حسین به قدری لازم است که میگویند اگر اشکت جاری نمیشود تباکی کن. تباکی یعنی وقتی مصیبت میخوانند حالت حزن و اندوه به خودت بگیر. سرت را پایین بیندازد. دستت را روی پیشانیات بگذار. چشمانت را ببیند. از درون با خدا ارتباط برقرار کن و بگو: خدایا! دل من را هم برای حسین بسوزان. اشک من را هم بر حسین جاری کن. تباکی، یک امر ممدوح است. پیغمبر به جناب ابوذر فرمودند: «يَا أَبَا ذَرٍّ! مَنِ اسْتَطَاعَ أَنْ يَبْكِيَ فَلْيَبْكِ وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَلْيُشْعِرْ قَلْبَهُ الْحُزْنَ وَ لْيَتَبَاكَ یعنی: هر کسی توانست اشک بریزد پس بریزد و هر کسی هم نتوانست، پس قلباً محزون شود و تباکی کند.
در حدیث قدسی راجع به تباکی به موسی ابن عمران میفرماید: نيَا مُوسَى! مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِي فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بَكَى أَوْ تَبَاكَى وَ تَعَزَّى عَلَى وُلْدِ الْمُصْطَفَى إِلَّا وَ كَانَتْ لَهُ الْجَنَّةُ ثَابِتاً فِيهَا» یعنی: هیچ بندهای از بندههای من نیست که در عزای حسین گریه کند یا خودش را شبیه گریهکنها در بیاورد و عزاداری بر حسین کند مگر اینکه خلود در بهشت دارد.
جهت ششم: گریه بر امام حسین منفعت و برکت دارد. من برخی مواردش را میگویم:
- فرمودهاند هر کسی بر حسین گریه کند جزء کسانی است که میتواند برگردد و دولت کریمه امام زمان را ببیند.
- گریهکن امام حسین موقعیتی پیدا میکند که خدا بر او درود میفرستد. امام صادق علیه السلام فرموده است: «أَلَا وَ صَلَّى اللهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ».
- پیغمبر فرمود: هر کسی بر حسینِ من گریه کند در صحرای قیامت دستش را میگیرم و از همه مواقف عبورش میدهم تا او را به بهشت ببرم و تا زمانی که او را به بهشت نبرم، رهایش نمیکنم.
گریهای که چنین منفعتی دارد افسردگی ندارد. امام صادق میفرماید شما با این گریهها با ما شریک میشوید: «رَحِمَ اللهُ شِيعَتَنَا شِيعَتُنَا وَ اللهِ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ فَقَدْ وَ اللهِ شَرَكُونَا فِي الْمُصِيبَةِ بِطُولِ الْحُزْنِ وَ الْحَسْرَةِ» یعنی: خداوند شیعیان ما را رحمت کند. شیعیان ما همان مؤمنان حقیقی هستند. آنها با ما در مصیبتهای ما شریک هستند. یعنی کسی که الان گریه میکند با امام زمان شریک است.
امام زمان به جد بزرگوارش خطاب میکند: «فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِي الدُّهُورُ وَ عَاقَنِي عَنْ نَصْرِكَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ مُحَارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً» یعنی: اگر روزگار، من را به تأخیر انداخت و نتوانستم در صحرای کربلا با دشمنانت مبارزه کنم، صبح و شب بر تو گریه میکنم و بر تو اشک میریزم. آنچه از چشم من جاری میشود خون دلم است، نه اشکم. امام زمان میفرماید: چون نتوانستم با شمشیرم تو را یاری کنم الان با اشکم تو را کمک میکنم. پس گریه، کمک است. به همین دلیل است که خدا به موسی فرمود: «مَا مِنْ رَجُلٍ أَوِ امْرَأَةٍ سَالَ دَمْعُ عَيْنَيْهِ فِي يَوْمِ عَاشُورَاءَ وَ غَيْرِهِ قَطْرَةً وَاحِدَةً إِلَّا وَ كُتِبَ لَهُ أَجْرُ مِائَةِ شَهِيدٍ» یعنی: هیچ زن و مردی نیست که در روز عاشورا و یا غیر عاشورا برای حسین گریه کند مگر اینکه به او ثواب صد شهید را میدهم.
در زیارت سید الشهداء در روز نیمه رجب و نیمه شعبان به حضرت عرض میکنیم: «لَبَّيْكَ دَاعِيَ اللهِ إِنْ كَانَ لَمْ يُجِبْكَ بَدَنِي عِنْدَ اسْتِغَاثَتِكَ وَ لِسَانِي عِنْدَ اسْتِنْصَارِكَ فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي وَ سَمْعِي وَ بَصَرِي» یعنی: بله ای دعوتکننده به سوی خدا. اگر آن روز که فرمودی آیا کسی هست که من را کمک کند و من نبودم که تو را کمک کنم، امروز تو را با قلب و گوش و چشمم کمک میکنم. کمک چشمی به امام حسین، اشک ریختن است.
امام صادق فرموده است: «مَا مِنْ بَاكٍ يَبْكِيهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَةَ وَ أَسْعَدَهَا عَلَيْهِ وَ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ أَدَّى حَقَّنَا» یعنی: هیچ گریهکنندهای بر حسین نیست مگر اینکه به فاطمه زهرا چشمروشنی داده و به او در گریه کمک کرده است و به رسول خدا هدیه داده و حق ما را ادا کرده است. اگر کسی تکلیفش را انجام بدهد افسرده نیست.