فهرست مطالب سایت

شب عاشورا محرم الحرام - 99

موضوع : سقوط انسانیت
تاریخ انتشار : 08 شهریور 1399


سخنران : حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی
مکان : مسجد حضرت امیر (ع)



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَی خَیرِ خَلقِهِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَی عِترَتِهِ الطَّاهرِینَ وَ اللَّعنُ الدَّائِمُ عَلَی أَعدَائِهِم أَجمَعینَ إِلَی لِقَاءِ یَومِ الدِّینِ آَمِینَ یَا رَبَّ العَالَمینَ
عرض کردیم مقام و منزلتی که انسان باید به آن برسد، ایمان به خداست. ایمان یعنی تسلیم و سرسپرده حق بودن. باید این سرسپردگی و تسلیم به مرتبه عمل برسد. این مقام جز از طریق تسلیم و سرسپردگی نسبت به اهل بیت ایجاد نمی‌شود.
در اینجا لازم است به برخی از نشانه‌های اهل ایمان اشاره کنم؛ چون باید مؤمن حقیقی، علامت داشته باشد:
«قَالَ رَسُولُ اللهِ: ثَلَاثٌ مِنَ الإِيمَانِ: الإَنفَاقُ مِنَ الإِقتَارِ وَ بَذلُ السَّلَامِ لَلعَالَمِ وَ الإِنصَافُ مِنَ نَفسِكَ» یعنی: سه چیز است که از نشانه‌های ایمان حقیقی است: انفاق کردن در تنگدستی؛ همگان از انسان در امان و سلامت باشند؛ رعایت انصاف با دیگران.
باید ایمان کامل شود. چون ایمان به معنای اتصال به آن حقیقت لا یتناهی است. اگر در مسیر تسلیم به حضرت حق هستیم، باید روز به روز ایمانمان ازدیاد پیدا کند. شخصی به رسول خدا گفت: «أُحِبُّ أَن یَکمُلَ إِیمَانِی» یعنی: دوست دارم ایمانم کامل شود. رسول الله به او فرمودند: «حَسِّن خُلقَکَ یَکمُل إِیمَانُکَ» یعنی: اخلاقت را درست کن تا ایمانت کامل شود. امیرالمؤمنین می‌فرماید: «أَكْمَلُكُمْ إِيمَاناً أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً» یعنی: کامل‌ترینِ شما در ایمان، خوش‌اخلاق‌ترین شماست. پس کمال ایمان با بداخلاقی و تندی و بدزبانی سازگار نیست.
پیامبر می‌فرماید: «ثَلَاثُ خِصَالٍ مَنْ كُنَّ فِيهِ اسْتَكْمَلَ خِصَالَ الْإِيمَانِ» یعنی: سه ویژگی است که اگر در کسی باشد، ایمانش به کمال می‌رسد:
• «الَّذِي إِذَا رَضِيَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضَاهُ فِي إِثْمٍ وَ لَا بَاطِلٍ» یعنی: کسی که موفقیتش او را به گناه و باطل نمی-کشاند. معامله شیرینی کرده و پول خوبی به دست آورده است. از این مسیر به سوی گناه و باطل نمی‌رود. توفیقات خوب معنوی پیدا کرده است. این توفیق را با تکبّر و ریا از دست نمی‌دهد.
• «وَ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ الْغَضَبُ مِنَ الْحَقِّ» یعنی: وقتی که خشمگین شد، از راه حقّ خارج نمی‌شود. من از تو سرّی می‌دانم. رفیقت بوده‌ام. الان به هم زده‌ایم. درگیر شده‌ایم. من تهدید می‌کنم که بگویم چه چیزی از تو را می‌دانم؟
• «وَ إِذَا قَدَرَ لَمْ يَتَعَاطَ مَا لَيْسَ لَهُ» یعنی: وقتی قدرت پیدا کرد، چیزی که مال او نیست و به او ربطی ندارد را به زور نمی‌گیرد. رئیس شده و می‌تواند مجوز صادر کند، ولی نمی‌کند.
در ادامه این جلسه و جلسه فردا، مؤلفه‌هایی که مانع از رسیدن به ایمان می‌شود را به صورت تیتروار و بسیار کوتاه بیان می‌کنم. در سوره مبارکه احزاب آیه 72 می‌فرماید: ﴿إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولاً﴾ یعنی: امانتمان را به آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها ارائه کردیم ولی از پذیرش آن ترسیدند. انسان اعلام کرد که توان پذیرش آن را دارد. ولی دو خصیصه بد در او هست که باعث بیچارگی او می‌شود؛ بسیار ظالم است و بسیار نادان.
خداوند می‌فرماید وقتی شما را خلق کردم، هیچ چیزی نمی‌دانستید. جهل بر انسان است مگر اینکه در مسیر استعداد و آموزش قرار بگیرد. مراد از جهل، بی‌سوادی نیست، بلکه مراد نادانی و بی فکری است. در سوره مبارکه انفال آیه 22 می‌فرماید انسانی که اهل فکر نیست، شریر و بدترین موجودات است. خداوند چنین انسانی را با چهارپایان مقایسه کرده است. در این آیه می‌فرماید: ﴿إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ﴾ یعنی: بدترین جنبندگان نزد خداوند، کران و لال‌هایی هستند که فکر نمی-کنند. انسانی که از قدرت فکرش استفاده نمی‌کند، ﴿كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾؛ چون خداوند این عقل را به چهارپایان نداده است تا از آن استفاده کنند.
عبادت سه گونه است:
• عبادت بدنی مانند نماز و روزه و حجّ.
• عبادت مالی مانند خمس و زکات و انفاقات.
• عبادت روحی مانند فکر کردن.
یک ساعت عبادت روحی، برتر از سایر عبادت‌هاست، ولی هیچ کس به دنبال انجام این عبادت نیست. همه ترس ما از این است که دچار فراموشی و آلزایمر نشویم؛ ولی اصلاً راجع به حقایق هستی فکر نمی‌کنیم. فکر، عامل تفاوت انسان از سایر موجودات است. وقتی کسی از این عامل استفاده نکند، در واقع با سایر موجوداتی که این عامل را ندارند، تفاوتی ندارد.
در سوره مبارکه رعد آیه 19 می‌فرماید: ﴿أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى‏ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾ یعنی: آیا کسی که می‌داند آنچه از پروردگارت نازل شده، حق است همچون کسی است که نابیناست. دانایی را در مقابل کوری قرار می‌دهد، یعنی جهل با نابینایی مساوی است. بعد می‌فرماید: صاحبان عقل هستند که متذکر می‌شوند.
در سوره مبارکه اعراف آیه 138 می‌فرماید منشأ و سرچشمه کفر، جهل است. در این آیه می‌فرماید: ﴿وَ جاوَزْنا بِبَني‏ إِسْرائيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى‏ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلى‏ أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ﴾. سپاه فرعون به دنبال بنی اسرائیل بود. بنی اسرائیل به رود نیل رسید. بن بست بود. خداوند دستور داد که حضرت موسی عصایش را به نیل بزند. نیل شکافته شد. عبور کردند. فرعونیان وارد شدند و غرق شدند. بعدها بنی اسرائیل به طایفه‌ای رسیدند که مشغول پرستش بت‌های خودشان بودند. بنی اسرائیل به موسی گفتند: برای ما هم خدایی از این قبیل قرار بده. حضرت موسی گفت: شما بسیار نادان هستید. جهل یعنی فکر نکردن. جهل، عامل کفر و سقوط انسان است.
برخی جهل‌ها هست که می‌تواند انسان را به کفر نکشاند. امیرالمؤمنین و امام صادق فرموده‌اند: «لَوْ أَنَّ الْعِبَادَ إِذَا جَهِلُوا وَقَفُوا لَمْ يَجْحَدُوا وَ لَمْ يَكْفُرُوا» یعنی: اگر بندگان آن زمان که چیزی را نمی‌دانند، توقف کرده و انکار نکنند، کافر و گمراه نمی‌شوند. اگر فکرتان نتوانست حقیقت را تشخیص بدهد، آن را انکار نکنید. اگر نمی‌توانی مقام امام معصوم علیه السلام را درک کنی، آن را انکار هم نکن. از خدا بخواه که علمت را زیاد کند و به تو بفهماند.
عامل دوم، ظلم است. در سوره مبارکه انعام آیه 33 می‌فرماید: ﴿وَ لكِنَّ الظَّالِمينَ بِآياتِ اللهِ يَجْحَدُونَ﴾ یعنی: ظالمان، آیات ما را انکار می‌کنند. در سوره مبارکه عنکبوت آیه 49 می‌فرماید: ﴿وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ الظَّالِمُونَ﴾ یعنی: آیات ما را جز افراد ظالم انکار نمی‌کنند. باید ببینیم ظلم چه معنایی دارد.
اساس خلقت بر پایة عدل است. «قَالَ عَلِیٌّ عَلَیهِ السَّلَامُ: الْعَدْلُ أَسَاسٌ بِهِ قِوَامُ الْعَالَمِ» یعنی: عدل، ستون و پایه‌ای است که به واسطه آن، نظام جهان استوار می‌شود. اینکه در نظام جهان، تغییری حاصل نمی‌شود به این خاطر است که بر فوندانسیونی به نام عدل بنا شده است. امیرالمؤمنین می‌فرماید: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا» یعنی: عدل باعث می‌شود که هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد. اگر هر چیزی در نظام هستی در جای خودش قرار بگیرد، عدل محقق شده است. اگر از جای خودش خارج شد، ظلم شده است. بنابراین نظام هستی به سان یک هرم است و قاعده و أجزاء میانی و نوک هرم دارد و باید هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد.
عدل الهی در سه حوزه قابل تصویر است. یکی از آنها نظام تکوین است یعنی عالم آفرینش که یکی از مصادیق آن، انسان است. جایگاه خودت را در نظام هستی به عنوان انسان پیدا کن. خداوند می‌گوید تو را در این نظام هستی در جایی قرار دادم که ملک، خادم تو شود. اگر در این جایگاه نباشیم، ظلم کرده‌ایم. عدل تکوینی یعنی اینکه خداوند به هر موجودی به اندازه شایستگی‌اش از مواهب و نعمت‌ها عطا می‌کند و هیچ استعداد و قابلیتی در این حوزه بی پاسخ و مهمل باقی نمی‌ماند. به دیگر سخن خداوند متعال به هر یک از مخلوقات خویش به اندازه ظرفیت وجودی آن موجود افاضه می‌کند و آنها را به قدر قابلیت و استعدادشان از کمالات بهره‌مند می‌سازد.
در سوره مبارکه ملک آیه 3 و 4 می‌فرماید: ﴿الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً ما تَرى‏ في‏ خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى‏ مِنْ فُطُورٍ * ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ﴾ یعنی: خداوند هفت آسمان را به صورت طبقه‌وار خلق کرد. در آفرینش الهی، ناهماهنگی و هرج و مرج وجود ندارد. دوباره نگاه کن. آیا ناهماهنگی‌ای در این نظام می‌بینی؟ هرج و مرجی می‌بینی؟ دوباره نگاه کن. در سوره مبارکه بقره آیه 164 می‌فرماید: ﴿إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْكِ الَّتي‏ تَجْري فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فيها مِنْ كُلِّ دابَّةٍ وَ تَصْريفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ یعنی: در آفرینش آسمان‌ها و زمین و آمد و شد شب و روز و کشتی‌هایی که در دریا به نفع مردم در حرکت هستند و در بارانی که از آسمان به زمین فرستاده می‌شود و زمین را پس از آنکه مرده بود احیا می‌کند و از همه جنبدگان در سطح زمین پراکنده می‌کند و حرکت بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان هستند، در تمام اینها نشانه‌هایی هست تا من و شما را به این نکته برساند که همه چیز بر اساس عدل الهی خلق شده است منتها برای کسانی که اهل فکر هستند. یعنی اگر کسی نادانی داشته باشد، متوجه عدالت در نظام تکوین نمی‌شود.
من نباید به زن و فرزندم ظلم کنم. باید حقوقشان را بدانم. اگر شما می‌بینید در روایات گفته‌اند حق همسر این است که به او لباس بدهید و مسکنش را فراهم کنید و حق درآمدی او را مراعات کنید، فقط همین سه حق را ندارد. این سه حق به تو گفته شده است تا به تو یادآوری کرده باشند که او حقوقی دارد. باید به حقوق همه کشو همه چیز دقت کنیم تا خدای نکرده حقوق و حدود الهی را زیر پا نگذاشته باشیم. عدالت یعنی رعایت قوانین انسان و اشخاص و اشیاء.
گاهی ظلم در حوزه عقیده است. یعنی انسان به چیزی معتقد می‌شود که جایگاهی در هرم اصلی ندارد مثل شرک که هیچ جایگاهی در نظام هستی ندارد. در سوره مبارکه لقمان آیه 13 می‌فرماید: ﴿إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ﴾.
گاهی ظلم، فردی است یعنی رعایت نکردن جایگاه واقعی انسان در نظام هستی. من جایگاه خودم را رعایت نمی‌کنم. حقوق فطری خودم را رعایت نمی‌کنم. قوانینی که خداوند برای انسان حفظ کرده است را رعایت نمی‌کنم. ما حق نداریم به خودمان ظلم کنیم. حق نداریم جسم و جانمان را در معرض استهلاک و از بین رفتن قرار بدهیم. حق نداریم حقوق فطری‌مان را از بین ببریم. در سوره مبارکه اعراف آیه 23 می-فرماید: ﴿قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا﴾. حضرت آدم و حوا به خداوند گفتند: ما اشتباه کردیم. به خودمان ظلم کردیم. حق و حقوق خودمان را نشناختیم.
گاهی ظلم، اجتماعی است. یعنی تخلف از قوانینی است که موجب رفع نیازهای جامعه است. در سوره مبارکه نساء آیه 10 می‌فرماید: ﴿إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في‏ بُطُونِهِمْ ناراً﴾ یعنی: کسانی که أموال یتیمان را از روی ظلم می‌خورند، آتش را در شکم‌هایشان جای می‌دهند. خداوند در ظلم به جامعه بسیار حساس است. هر کس حقوقی دارد. حقوق شهروندی، ابتدای حقوق است.
عامل سوّمی که باعث می‌شود از مقام شامخ انسانیت نزول پیدا کنیم، شتابزدگی و عجله انسان-هاست. در سوره مبارکه اسراء آیه 11 می‌فرماید: ﴿وَ كانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً﴾ یعنی: انسان همواره شتابزده عمل می‌کند. شتابزدگی، یکی از عواملی است که باعث می‌شود انسان بر اساس عقل عمل نکند. امیرالمؤمنین در وصیتش به امام حسن فرمود: «أَنْهَاكَ عَنِ التَّسَرُّعِ بِالْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ» یعنی: تو را از شتابزدگی در حرف زدن و انجام کارها نهی می‌کنم. مؤمن، آن کسی است که پیش از انجام کار یا پیش از حرف زدن فکر می‌کند و حرف و کارش را به قرآن و عترت برمی‌گرداند که ببیند با آنها مطابقت دارد یا نه. تنها جایی که به ما دستور عجله داده‌اند، کار خیر است. در یک هیجانی قرار گرفته‌اید و می‌گویید ما هم یک پولی بدهیم که مریضی خوب شود یا کسی که زمین خورده است، بلند شود و... هیجان که از بین برود، آن را انجام نمی‌دهید.
چهارمین امری که فرموده‌اند باعث سقوط انسان از مقام ایمان می‌شود، ناسپاسی است. در سوره مبارکه حج آیه 66 می‌فرماید: ﴿إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ﴾ یعنی: به راستی که انسان بسیار ناسپاس است. در سوره مبارکه عبس آیه 17 مطلبی را در مورد ناسپاسی بیان می‌کند که آن را به کسی که نماز و روزه را ترک کند، نگفته‌اند: ﴿قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ﴾ یعنی: مرگ بر انسان ناسپاس. این بیانیه‌ای است که خداوند صادر کرده است. اگر قدرشناس بودند امیرالمؤمنین را کنار نمی‌گذاشتند.
خداوند می‌فرماید اگر من به کسی حکمت بدهم، به او خیر کثیر داده‌ام. بعد می‌فرماید حکمتی که به لقمان دادم این بود: ﴿أَنِ اشْكُرْ لي‏ وَ لِوالِدَيْكَ﴾. اما عده کمی از بندگان شکرگزار هستند. شکر یا زبانی است یا قلبی یا عملی. این سه در کنار هم شکر حقیقی را تشکیل می‌دهند. خداوند دوست دارد آنچه داده است را بگویید. ﴿وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث‏﴾. به کاسب‌ها بگویید بازار چه خبر است. فورا ناله می‌کنند. پس آن ویلا برای کیست؟ خانه‌ای که داری از کجاست؟ خدا به تو داده است. چرا ناله می‌کنی؟ حاضر است ناله کند ولی نعمت خداوند را نگوید.
لقمان، خادم و خدمتگزار بود. صاحبش ارزش او را می‌دانست. بیش از اینکه لقمان به او خدمت کند، او در خدمت لقمان بود. یک روز او خربزه قاچ کرد. تکه تکه به لقمان می‌داد. لقمان هم می‌خورد. تکه آخر را خودش خورد. نتوانست تحمل کند. بیرون ریخت. تلخ بود. از لقمان پرسید: آنچه تو خوردی تلخ بود یا شیرین؟ گفت: تلخ بود. گفت: پس چرا اعتراض نکردی؟ لقمان گفت: یک عمر لقمه شیرین به من دادی. حالا یک بار هم تلخ داده باشی. باید سر و صدا کنم؟ خداوند پنجاه سال زندگی با عزت به ما داده است. دو ماه هم بیمار باشیم. باید سر و صدا کنیم؟

 





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده