فهرست مطالب سایت

شفای دلها، نکاتی از آیات قرآن - آیۀ نوزدهم

موضوع : شفای دلها، نکاتی از آیات قرآن
تاریخ انتشار : 08 اردیبهشت 1401



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

شراکت در جرم دیگری!

﴿قَالَ هَذِهِ نَاقَةٌ لَهَا شِرْبٌ وَلَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ﴾ (155) ﴿وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ﴾ (156) ﴿فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ﴾ (157) ﴿فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ (158)
ترجمه) صالح گفت: این ناقه (معجزه من) است، آب نهر را روزی ناقه بنوشد و روزی شما بنوشید.(155) و هرگز سوء قصدی بر ناقه مکنید که به عذاب روزی بزرگ و سخت گرفتار خواهید شد.(156) قوم صالح ناقه را پی کردند، سپس از کار خود پشیمان شدند.(157) آن گاه عذاب موعود آنان را درگرفت (و هلاک گردیدند). همانا در هلاک این قوم آیت عبرتی (برای دیگران) بود، و اکثر آنها ایمان نیاوردند.
شراکت در جرم دیگری!
خدای متعال در چند جای قرآن به ماجرای قوم ثمود اشاره کرده است. حضرت صالح (علیه السلام) فرستاده‌ی خداوند به سوی قوم ثمود بوده است و قوم خود را به سوی توحید دعوت می‌کرد؛ اما آنان دعوت او را نپذیرفتند. حضرت صالح پس از ده‌ها سال تبلیغ در میان قوم خویش، ازآنان خواست که «اگر مایلند، درخواستی ازصالح کنند تا از خدای خود بخواهد و او نیز اجابت کند و یا اینکه، صالح از بت‌های آنان چیزی بخواهد، پس اگر خدایان آنان خواسته صالح را پاسخ دادند، صالح از میان آن‌ها برود و دیگر توحید را تبلیغ نکند.»
قوم ثمود پذیرفتند و از صالح خواستند که خدای او شتری را با مشخصاتی خاص از دل کوه بیرون بیاورد. خداوند خواسته‌ی آن‌ها را اجابت فرمود و ماده شتری را با همان خصوصیات ویژه‌ای آنان که خواسته بودند، به عنوان معجزه‌ی الهی از دل کوه بیرون آورد. (۱)
بر اساس آیات ۱۵۵ و ۱۵۶ سوره شعراء، صالح از قوم خود خواست که بگذارند که یک روز این شتر از آب نهری که در که در میان آنان بود بنوشد (و مردم در آن روز حق استفاده ازآب نهر را نداشته باشند و از شیر شتر استفاده کنند) و در روز دیگر مردم از آب نهر استفاده کنند؛ و همچنین مردم کمترین آزاری به آن شتر نرسانند که در اینصورت به عذابی سخت دچار خواهند شد. قوم ثمود در مقابل بر عهد خود پایبند نماندند و شتر صالح را کشتند و به همین دلیل خداوند عذاب دردناکی را برآنان نازل کرد.
یکی از عبرت‌هایی که در داستان ناقه‌ی صالح وجود دارد این است که بر اساس آیات قرآن، قاتل ناقه‌ی صالح یک نفر بوده است (۲) اما خدای متعال در آیات مورد بحث، کشتن شتر را به گردن کل قوم ثمود می‌اندازد و همه‌ی آنان را به خاطر آن مجازات می‌کند.
در کتاب شریف نهج البلاغه، حکمت این ماجرا از زبان مبارک امیرالمومنین (علیه السلام) اینچنین آمده است که: ای مردم! راضی بودن و ناراضی بودن به کاری، مردم را در [پيامد ]آن کار شریک می‌گرداند. ناقه ثمود را تنها یک نفر پی کرد، اما خداوند همه قوم ثمود را عذاب داد؛ زیرا همه به کار آن مرد راضی بودند. (۳)
در یکی از حکمت‌های نهج البلاغه هم به نقل از ایشان (علیه السلام) چنین آمده است که: الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْم کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ آن کس که به کار جمعیتی راضی باشد همچون کسی است که در آن کار با آن‌ها شراکت داشته است. (۴) در زیارت نامه‌ها نیز بارها این مطلب اشاره شده است که شخص زائر باید کسانی را لعنت کند که در کربلا در جنایت لشکر یزیدیان حضور نداشتند اما به جنایت یزیدیان راضی بودند. (۵) برای همین رضایتشان، در گناه به شهادت رساندن سیدالشهدا (علیه السلام) شریک بوده‌اند و مستحق لعن و نفرین اند.
پس اگر در قیامت، گناهانی در پرونده‌ی اعمال ما ثبت شده بود که ما در دنیا مرتکب آن گناهان نشده بودیم، نباید از آن تعجب کنیم. زیرا با رضایت دادن به گناه گنهکاران در عمل زشت آنان شریک شده ایم.
(۱) کافی، ج۸، ص ۱۵۸
(۲) قمر: ۲۹
(۳) نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: ۳۱۹
(۴) نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: ۴۹۹
(۵) زیارت وارث

 





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده