فهرست مطالب سایت

خطر تحریف غدیر از سوی منافقان

موضوع : پیام غدیر
تاریخ انتشار : 25 تیر 1401



فایل تصویری برای این مطلب موجود نیست

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ صلّ علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین و العن أعدائهم أجمعین
پیام غدیر(5)
خطر تحریف غدیر از سوی منافقان


وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّای وَ إِقْبالی عَلَیْهِ (وَ هَواهُ وَ قَبُولِهِ مِنِّی) حَتّی أَنْزَلَ الله عَزَّوَجَلَّ فی ذالِکَ (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ - (عَلَی الَّذینَ یَزْعُمونَ أَنَّهُ أُذُنٌ) - خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الَّذينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَليم‏)؛ وَلَوْشِئْتُ أَنْ أُسَمِّی الْقائلینَ بِذالِکَ بِأَسْمائهِمْ لَسَمَّیْتُ وَأَنْ أُوْمِئَ إِلَیْهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیْهِمُ لَدَلَلْتُ، وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَکُلُّ ذالِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی (فی حَقِّ عَلِی): (یا أَیُّهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی حَقِّ عَلِی - وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ).
و نیز از آن روی که منافقان بار‌ها مرا آزار رسانده‏اند تا جایی که مرا اُذُن [گوش دهنده بر هر حرفی و زودباور] نامیده‏اند و گمان کردند که من چنین هستم بخاطر ملازمت بسیار او(علی بن ابیطالب) با من و توجه من به او وتمایل او و قبولش از من تا آنکه خداوند در این موضوع چنین نازل کرد: « و از آنان کسانی هستند که پیامبر را اذیت می کنند و می گویند او «اذن» (گوش دهنده بر هر حرفی) است، بگو: گوش است بر ضد کسانی که گمان می کنند او «اذن» است و برای شما خیراست، به خدا ایمان می آورد و در مقابل مؤمنین اظهار تواضع و احترام می نماید». و اگر من بخواهم گویندگان این نسبت(اذن) را نام ببرم می توانم، و اگر بخواهم به شخص آنها اشاره کنم می‏نمایم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرفی کنم می توانم اما به خدا قسم من در کار آنان با بزرگواری رفتار کرده‏ام.
بعد از همه اینها، خداوند از من راضی نمی شود مگر آنچه در حق علی بر من نازل کرده ابلاغ نمایم [سپس حضرت این آیه را تلاوت کرد]: «ای پیامبر ما! آن چه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده - در حقّ علی - ابلاغ کن؛ وگرنه کار رسالتش را انجام نداده ای؛ و البته خداوند تو را از آسیب مردمان نگاه می‌دارد».
کارشکنی منافقین در جریان غدیر
رسول گرامی اسلام در ادامه سخنان خود به یکی دیگر از موانع ابلاغ پیام غدیر اشاره می‏فرماید: (وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیْرَ مَرَّةٍ حَتّی سَمَّونی أُذُناً) آزار و اذیّت منافقین در مدینه نسبت به آن حضرت به قدری بود که در این قسمت از خطبه نبی مکرّم اسلام لب به اعتراض گشوده و آن را به عنوان مانعی برای ابلاغ پیام غدیر معرّفی می‏کند. بی‏شک، حقیقت غدیر نیز مصون از نقشه منافقین نخواهد بود و دسیسه‏های آنان برای تحریف یا انکار این واقعیّت طراحی شده است. به طور کلی، طرح جامع منافقان در برابر اسلام تضعیف جایگاه رسول گرامی اسلام به عنوان شخص اوّل اسلام است که اسلام حقیقی در تمام رفتارها و گفتارهای آن حضرت تبلور یافته است. شکی نیست که تخریب این جایگاه و شخصیّت یا تحریف رفتارها و گفتارهای او بهترین نقشه برای براندازی اسلام است.
پیامبر اسلام به یکی از تهمت‏های منافقین مدینه نسبت به خود اشاره می‏کند که از آن حضرت به عنوان «اُذن»(گوش) یاد می‏کردند؛ یکی از بارزترین ویژگی‏های اخلاقی رسول گرامی این بود که به تمامی حرف‎ها به طور کامل گوش فرا می‏داد. این ویژگی رفتاری باعث شده بود تا منافقین از آن حضرت به اُذن یعنی کسی كه هر حرفى را مى‏پذيرد و به حرف هر كس گوش‏ مى‏دهد، تعبیر کنند. خداوند متعال نیز در سوره مبارکه توبه آیه61 از این ماجرا یاد کرده و منافقین را توبیخ کرده است: (وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذونَ النَّبِی وَ یَقولونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُمْ، یُؤْمِنُ بِالله وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الَّذينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَليم)

علت «اُذن» نامیدن پیامبر
نکته مهمی که در این بخش از خطبه بیان شده است، دلیل نامیدن پیامبر به اُذن است. آن حضرت علّت این نامگذاری منافقین را رفت و آمد فراوان علی بن ابیطالب علیه السلام با نبی گرامی اسلام و توجه آن حضرت به امیرالمؤمنین علیه السلام ذکر کرده است: (وَ زَعَمُوا أَنِّی کَذالِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِیّای وَ إِقْبالی عَلَیْهِ) گویا این ارتباط صمیمی که از روی علاقه و ایمان بوده است منافقین را برآن داشته است تا رسول اسلام را گوش به فرمان علی بن ابیطالب معرّفی کنند!! نتیجه این اتّهام زنی، تخریب اسلام و رسول گرامی اسلام و امام علی علیه السلام است؛ زیرا منافقین به حقانیت علی بن ابیطالب و جایگاه رفیع او در نزد مسلمانان و رسول گرامی اسلام واقف بودند و بی‏گمان آن حضرت را ادامه مسیر نبوی می‏دانستند. از این رو برای رسیدن به اهداف شوم خود چاره‏ای جز تخریب جایگاه نبوّت و امامت وجود نداشت و دسیسه اُذن گفتن، تیری بود که هر دو هدف را نشانه گرفته بود.
برخورد پیامبر با منافقان
با وجود آنکه رسول گرامی اسلام قدرت افشای نام منافقین را دارد اما برخورد پیامبر رحمت با این دسته از منافقان، گذشت و ایثار است: (وَلکِنِّی وَالله فی أُمورِهمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ) زیرا سنّت نبوی در مواجهه با مخالفینی که زمینه مهربانی و عطوفت در آنان وجود داشت، عفو و گذشت بود. البته در جایی که مکر آنان اصل اسلام را مورد هدف قرار داده و مجالی برای رأفت اسلامی وجود نداشت پیامبر عظیم الشأن در مقابل آنان می‏ایستاد و رحمت خود را در قالب مقابله عملی با این افراد تعریف می‏کرد. افشا کردن نام منافقین در داستان غدیر ممکن بود اصل این حماسه را تحت الشعاع قرار داده و انسجام عمومی مسلمانان در پذیرش ولایت علی بن ابیطالب علیه السلام- حتّی به صورت ظاهری- را تبدیل به نقطه اختلاف و چند دستگی کند. با توجه به رویکرد و اقبال عمومی مسلمانان حاضر در غدیر و اجتماع آنان در سایه لطف پیامبر مهربانی‎ها، منافقین دریافته بودند که زمینه‎ای مناسب برای ایجاد فتنه و رخنه در صفوف مسلمین وجود ندارد. به همین دلیل ایده عملی آنان در غدیر همراهی ظاهری با سایر مسلمانان بود. افشا اسامی منافقین می‏توانست این زمینه را برای منافقین ایجاد کرده و از این فرصت برای به حاشیه راندن حقیقت غدیر استفاده کنند. از این رو می‏توان سکوت رسول گرامی اسلام را از این منظر مورد بررسی قرار داد.
پیامبر؛ عبد مطیع
وجود دلایل فوق می‏توانست بهانه بسیار خوبی برای سرپیچی از دستور ابلاغ باشد. اما نبی مکرّم اسلام، رضایت خداوند متعال را ملاک خود می‏داند و چون دستور از ناحیه حق تعالی صادر شده است خود را موظّف به انجام این رسالت مهمّ می‏داند: (وَکُلُّ ذلِکَ لایَرْضَی الله مِنّی إِلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ الله إِلَی). مسلمان واقعی تابع محض دستور الهی است و هدف خود را تنها رضایت معبود می‏داند و از هر ناملایمتی که مانع در این مسیر باشد دوری جسته و خود را مأمور به وظیفه می‏داند. همین ویژگی در رفتار علی بن ابیطالب علیه السلام سبب شد تا خداوند او را به عنوان جانشین پیامبر اسلام معرّفی نماید چنانچه پیامبر اسلام در توصیف آن حضرت فرمود: (وَهُوَ راکِعٌ یُریدُالله عَزَّوَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ) و بر همین اساس می‏توان دریافت که چرا امام علی علیه السلام معیار حق شده و حقانیت اسلام بر محوریّت آن حضرت تعریف شد و پیامبر گرامی اسلام در وصف آن فرمود: عَلِيٌ‏ مَعَ‏ الْحَقِ‏ وَ الْحَقُّ مَعَهُ لَا يَفْتَرِقَانِ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض‏.(1)

پی نوشت:
1. أمالی (صدوق): 89
این روایت پیامبر گرامی اسلام هم در منابع شیعه و هم منابع روایی اهل تسنّن ذکر شده است.

 

 





    کلمات کلیدی :

هم رسانی : تلگرام



نظرات

برای این مطلب نظری ثبت نشده